دوشنبه , 1 بهمن 1403 2025 - 01 - 20 ساعت :
 
» داستان » داستان داروغه بغداد- زیبا ترین درس زندگی در داستان
داستان
داستان

داستان داروغه بغداد- زیبا ترین درس زندگی در داستان

اسفند ۲۱, ۱۴۰۲ 40

داستان
داستان

خلاصه مطالب: داروغه در یک اجتماع اظهار کرد که هیچ کس نتوانسته است او را گول بزند، اما بهلول با خودش موافق بود و چالش را پذیرفت. پس از معطل کردن داروغه، بهلول بازگشت و او را گول زد. این اقرار اولین باری بود که داروغه گول خورده بود.

به گزارش مجله نو:  روزی داروغه بغداد در اجتماعی که بهلول در آن حضور داشت، گفت: تاکنون هیچ کس نتوانسته است مرا گول بزند.

بهلول گفت: گول زدن تو چندان کاری ندارد، ولی به زحمتش نمی ارزد. داروغه گفت: چون از عهده ات خارج است، این حرف را می زنی و الا مرا گول می زدی.

بهلول گفت: حیف که الان کار دارم و الا ثابت می کردم که گول زدنت کاری ندارد. داروغه گفت: حاضری بروی کارت را انجام بدهی و فوری برگردی؟

بهلول گفت: بله به شرط آن که از جایت تکان نخوری.

داروغه قبول کرد و بهلول رفت و تا چندین ساعت داروغه را معطل کرد و  بالاخره بازنگشت.

داروغه پس از این معطلی شروع به غر زدن کرد و گفت: این اولین باری است که این دیوانه مرا گول زد.

به این نوشته امتیاز بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ×