هیچ وقت زود قضاوت نکن + عالی ترین و تاثیرگذار ترین داستان
خلاصه مطالب: مسئولین یک مؤسسه خیریه به وکیلی که هیچ کمکی به خیریه نکرده بود انتقاد کردند. وکیل با ذکر مشکلات خانوادگی خود، اظهار کرد که چرا او نمیتواند به خیریه کمک کند. این مواقع نشان میدهد که هر کسی دلایل خود را برای عدم کمک به خیریه دارد و باید هر کسی را بدون قضاوت محکم دید.
به گزارش مجله نو: هیچ وقت زود قضاوت نکن:
مسئولین یک مؤسسه خیریه متوجه شدند که وکیل پولداری در شهرشان زندگی میکند و تا کنون حتی یک دلار هم به خیریه کمک نکرده است. پس یکی از افرادشان را نزد او فرستادند.
مسئول خیریه: آقای وکیل ما در مورد شما تحقیق کردیم و متوجه شدیم که الحمدالله از درآمد بسیار خوبی برخوردارید ولی تا کنون هیچ کمکی به خیریه نکردهاید. نمیخواهید در این امر خیر شرکت کنید؟
وکیل: آیا شما در تحقیقاتی که در مورد من کردید متوجه شدید که مادرم بعد از یک بیماری طولانی سه ساله، هفته پیش درگذشت و در طول آن سه سال، حقوق بازنشستگیاش کفاف مخارج سنگین درمانش را نمیکرد؟
مسئول خیریه: (با کمی شرمندگی) نه، نمیدانستم. خیلی تسلیت میگویم.
وکیل: آیا در تحقیقاتی که در مورد من کردید فهمیدید که برادرم در جنگ هر دو پایش را از دست داده و دیگر نمیتواند کار کند و زن و ۵ بچه دارد و سال هاست که خانه نشین است و نمیتواند از پس مخارج زندگیش برآید؟
مسئول خیریه: (با شرمندگی بیشتر) نه ، نمیدانستم. چه گرفتاری بزرگی …
وکیل: آیا در تحقیقاتتان متوجه شدید که خواهرم سال هاست که در یک بیمارستان روانی است و چون بیمه نیست در تنگنای شدیدی برای تأمین هزینههای درمانش قرار دارد؟
مسئول خیریه که کاملاً شرمنده شده بود گفت: ببخشید. نمیدانستم اینهمه گرفتاری دارید …
وکیل: خوب. حالا وقتی من به اینها یک دلار کمک نکرده ام شما چطور انتظار دارید به خیریه شما کمک کنم؟