» داستان » داستان ثروت کورش + داستانی پر از پند و نکات طلایی
داستان
داستان

داستان ثروت کورش + داستانی پر از پند و نکات طلایی

30

داستان
داستان

خلاصه مطالب: کورش بزرگ به کزروس گفت که ثروت او در این است که آن را به مردم می‌دهد و اگر آن را نگه دارد همیشه باید نگران آن باشد. او مردم را به خودش نزدیک کرده و مالی که جمع کرده بیشتر از انتظار کزروس بود.

به گزارش مجله نو: ثروت کورش:
کزروس به کورش بزرگ گفت : چرا از غنیمت های جنگی چیزی را برای خود بر نمی داری و همه را به مردم و سربازانت می بخشی ؟!

کورش گفت اگر غنیمت های جنگی را نمی بخشیدیم الان دارایی من چقدر بود؟

گزروس عددی را با معیار آن زمان گفت …

سپس کورش یکی از سربازانش را صدا زد و گفت برو به مردم بگو کورش برای امری به مقداری پول و طلا نیاز دارد !

سرباز در بین مردم جار زد و سخن کورش را به گوششان رسانید…

مردم هرچه در توان داشتند برای کورش فرستادند !

وقتی که مالهای گرد آوری شده را حساب کردند ، از آنچه کزروس انتظار داشت بسیار بیشتر بود …!

کورش رو به کزروس کرد و گفت : ثروت من اینجاست.اگر آنها را پیش خود نگه داشته بودم ، همیشه باید نگران آنها می بودم .

زمانی که ثروت در اختیار توست و مردم از آن بی بهره اند مثل این می ماند که تو نگهبان پولهایی که مبادا کسی آن را ببرد …

به این نوشته امتیاز بدهید!

رضا امیری

هر اتفاقی را بهانه ای برای نوشتن ببینید، با هر مسئله ای که برایتان پیش می آید یک نوشته خوب بسازید، خدا همراه شماست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ×