» داستان » داستان راننده ی بی خاصیت- تاثیرگذار ترین داستان
داستان
داستان

داستان راننده ی بی خاصیت- تاثیرگذار ترین داستان

40

داستان
داستان

خلاصه مطالب: راننده کامیونی بی‌خاصیت به رستوران می‌آید و سه جوان موتورسیکلت‌سوار به او توهین می‌کنند، اما او ساکت می‌ماند. بعد از خروج او، صاحب رستوران می‌گوید که بدترین اتفاق آن این بود که او دنده عقب 3 موتور نازنین را خرد کرد.

به گزارش مجله نو: راننده ی بی خاصیت:
راننده کاميوني وارد رستوران شد. دقايي پس از اين که او شروع به غذا خوردن کرد سه جوان موتورسيکلت سوار هم به رستوران آمدند و يک راست به سراغ ميز راننده کاميون رفتند و بعد از چند دقيقه پچ پچ کردن، اولي سيگارش را در استکان چاي راننده خاموش کرد.

راننده به او چيزي نگفت. دومي شيشه نوشابه را روي سر راننده خالي کرد و باز هم راننده سکوت کرد و بعد هم وقتي راننده بلند شد تا صورتحساب رستوران را پرداخت کند نفر سوم به پشت او پا زد و راننده محکم به زمين خورد ولي باز هم ساکت ماند.

دقايقي بعد از خروج راننده از رستوران يکي از جوانها به صاحب رستوران گفت: چه آدم بي خاصيتي بود، نه غذا خوردن بلد بود و نه حرف زدن و نه دعوا!

رستورانچي جواب داد: از همه بدتر رانندگي بلد نبود چون وقتي داشت مي رفت دنده عقب 3 موتور نازنين را خرد کرد و رفت.203:06

راننده کامیونی بی‌خاصیت به رستوران می‌آید و سه جوان موتورسیکلت‌سوار به او توهین می‌کنند، اما او ساکت می‌ماند. بعد از خروج او، صاحب رستوران می‌گوید که بدترین اتفاق آن این بود که او دنده عقب 3 موتور نازنین را خرد کرد.

به این نوشته امتیاز بدهید!

رضا امیری

هر اتفاقی را بهانه ای برای نوشتن ببینید، با هر مسئله ای که برایتان پیش می آید یک نوشته خوب بسازید، خدا همراه شماست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ×