سخنان مولانا و زندگینامه آن
به گزارش مجله نو:
مولانا
مولانا یکی از بزرگترین شاعران و عارفان ایرانی است که اثرات بیشماری در ادب فارسی و ادب جهانی گذاشته است. او با نگاهی عمیق به زندگی، عشق، وجود و ارتباط انسان با خدا، توانسته است افکار و احساسات بسیاری از انسانها را درک و تجسم کند. در این مقاله، به بررسی زندگی، آثار و تاثیرات مولانا در ادب فارسی و جهانی خواهیم پرداخت.
زندگی مولانا
مولانا یا جلالالدین محمد بلخی، در سال ۱۲۰۷ میلادی در شهر بلخ (اکنون در افغانستان) متولد شد. وی از خاندان معروف بلخی بود و از کودکی به تحصیلات علمی و دینی علاقهمند بود. پس از مهاجرت خانواده به شهر قونیه در ترکیه، مولانا به زبان و فرهنگ ترکی آشنا شد و از آن به بعد شروع به نوشتن شعرهای خود به زبان فارسی و ترکی کرد.
آثار مولانا
مولانا با نگاهی عمیق به مسائل انسانی و دینی، توانسته است اثرات بیشماری در ادب فارسی بگذارد. او به ویژه با اثر اصلی خود، “مثنوی معنوی”، توانسته است ارزشهای عمیق انسانی را به تصویر بکشد و خوانندگان را به تفکر و اندیشیدن وادار کند. عشق، خدا، وجود و حقیقت از موضوعاتی است که در آثار او به شکل زیبا و عمیق مطرح شده است.
تاثیرات مولانا در ادب جهانی
آثار مولانا به عنوان یکی از بزرگترین شاعران جهانی، تاثیرات گستردهای در ادب جهانی نیز داشته است. او با استفاده از زبان ساده و شعر زیبا، توانسته است پیامهای خود را به صورت جهانی منتقل کند و مخاطبان بسیاری را به خود جذب کند. اثرات مولانا در شعر، موسیقی، هنر و فلسفه جهانی قابل مشاهده است.
ارزشهای مولانا برای انسانیت
مولانا با تمرکز بر ارزشهای انسانی مانند عشق، صداقت، انسجام و خودشناسی، توانسته است پیامهایی اساسی برای انسانیت ارائه دهد. او به خوانندگان خود توصیه میکند که به دنبال عشق و حقیقت بگردند و از تجربیات زندگی برای رشد و تکامل شخصی استفاده کنند.
تاثیرات مولانا در ادب فارسی
مولانا با شعرهای زیبا و عمیق خود، توانسته است تاثیرات عمیقی در ادب فارسی بگذارد. او با استفاده از زبان شیرین و پرمعنای خود، توانسته است احساسات و افکار خود را به شکلی زیبا و شگفتانگیز منتقل کند و خوانندگان را به خود جذب کند.
ارث معنوی مولانا
مولانا ارث معنوی عظیمی برای انسانیت به جا گذاشته است که تاثیرات آن همچنان در حال ادامه دارند. او با ارزشهای انسانی و دینی خود، توانسته است به عنوان یک رهنما و استاد برای انسانها در سراسر جهان شناخته شود و اثرات بیشماری بر جوامع و فرهنگها بگذارد.
نتیجه گیری
در نهایت، مولانا به عنوان یکی از بزرگترین شاعران و عارفان ایرانی، توانسته است ارثی ارزشمند برای ادب فارسی و جهانی به جا بگذارد. او با ارزشهای انسانی و دینی خود، توانسته است افکار و احساسات بسیاری از انسانها را به تصویر بکشد و خوانندگان را به تفکر و اندیشیدن وادار کند. اثرات مولانا در ادب، هنر، فلسفه و دین قابل مشاهده است و تاثیرات آن همچنان در حال ادامه دارند.
سخنان
گشاده دست باش ،جاری باش ،كمك كن (مثل رود)
باشفقت و مهربان باش (مثل خورشید)
اگركسی اشتباه كردآن رابه پوشان (مثل شب)
وقتی عصبانی شدی خاموش باش (مثل مرگ)
متواضع باش و كبر نداشته باش (مثل خاك)
بخشش و عفو داشته باش (مثل دریا )
اگرمی خواهی دیگران خوب باشند خودت خوب باش (مثل آینه ) مولانا
هر چه بیشتر به کسی عشق میورزیم ، بیشتر در اسرار هر چیز نفوذ می کنیم . مولانا
هین رها كن عشق های صورتی عشق بر صورت نه بر روی سطی
آنچه معشوق است صورت نیست آن خواه عشق این جهان خواه آن جهان
آنچه بر صورت تو عاشق گشته ای چون برون شد جان چرایش هشته ای
صورتش برجاست این سیری زچیست عاشقا واجو كه معشوق تو كیست
عاشقستي هر كه او را حس هست آنچه محسوس است اگر معشوقه است
تابش عاريتي ديوار يافت پرتو خورشيد بر ديوار تافت
واطلب اصلي كه تابد او مقيم بر كلوخي دل چه بندي اي سليم مولانا
ای برادر تو همان اندیشه ای ما بقی خود استخوان و ریشه ای مولانا
بر هر چه همی لرزی میدان که همان ارزی زين روی دل عاشق از عرش فزون باشد. مولانا
از کسي پرسيدند:« چند سال داري؟»
گفت:« هجده، هفده، شايد شانزده، احتمالا پانزده…! »
رندي گفت:« از عمر چرا مي دزدي؟ اين طور که تو پس پس مي روي، به شکم مادرت باز مي گردي!» مولانا
در خود به طلب هر آنچه خواهی که توئی. مولانا
چون جواب احمق آمد خامشی این درازی در سخن چون میکشی؟ مولانا
بگذار آبها ساكن شوند تا عكس ماه و ستاره ها را در وجود خود ببيني. مولانا
اندیشه کردن به این که چه بگویم، بهتر است از پشیمانی .مولانا
دراین خاک،دراین پاک،به جز عشق،به جزمهر،دگرهیچ نکاریم.مولانا
گر در طلب لقمه ناني ناني گر در طلب گوهر كاني كاني
اين نكته رمز اگر بداني داني هر چيز كه اندر پي آني آني مولانا
در پي هر گريه آخر خنده اي است.مولانا
ما در این انبار گندم می کنیم *گندم جمع آمده گم می کنیم
می نیندیشیم آخر ما به هوش *کین خلل در گندمست از مکر موش
موش تا انبار ما حفره زدست *وز فنش انبار ما ویران شدست
اول ای جان دفع شر موش کن *و انگهان درجمع گندم کوش کن
گرنه موشی دزد در انبار ماست *گندم اعمال چل ساله کجاست
ریزه ریزه صدق هر روزه چرا*جمع می ناید در این انبار ما مولانا
موش = نفس گندم = جان – روح انبار = جسم
بر قضاي عشق دل بنهادهاند عاشقان در سيل تند افتادهاند مولانا
يكدمي بالا و يك دم پست عشق گر به در انبانم دست عشق مولانا
سخن را چو بسیار آرایش کنند،هدف فراموش میشود. مولانا
کسی که ندای درونی خود را می شنود، نیازی نیست که به سخنان بیرون گوش فرا دهد. مولانا
علت عاشق زعلت ها جداست عشق اسطرلاب اسرار خداست مولانا
هرکه بیباکی کند در راه دوست رهزن مردان شد و نامرد اوست مولانا
آتشی از عشق در خود برفروز سربهسر فکر و عبارت را بسوز مولانا
اگر دمی به قلب خود گوش فرا دهی سرمد همه بزرگان خواهی شد. مولانا