» زندگی و سرگرمی » ضرب المثل ها » جالب ترین ضرب المثل های بلوچی
جالب ترین ضرب المثل های بلوچی
ضرب المثل ها - مقالات

جالب ترین ضرب المثل های بلوچی

110

جالب ترین ضرب المثل های بلوچی

به گزارش گروه ضرب المثل ها مجله اینترنتی نو:

قسمت اول ضرب المثل ها

مَ دور سَرین کوران مَنِند؛دارا پَ خُشک بُرا مَبَند؛بی بُندَرِزامات مَبو؛نوک کیسَگه واما مَکََن

((دررودخانه ای که سر چشمه اش دور است مَنشین؛هیزم ها را با طناب خشک مبند؛کسی که نمی شناسی داماد او مباش؛کسی که تازه به دوران رسیده از او قرض مگیر))

گَرا دوبَر گَر نَبی نوک بَندَگا زَرنَبی

((کسی که به بیماری گر مبتلا شده دوباره مبتلا نمی شود؛کسی که از اول دارای نداشته باشد پول دار نمی شود))

زامات نوکن وسوگ گَنوکن باد شش ماه رتوکن

کسی که تازه داماد باشد مادر زنش به او احترام می گذارد ولی بعد از شش ماه سر وصدا می کند))

پیرَ کَپوت رامَگ نَبی

((کبوتر پیر رام نمی شود))

نوکر یاری سر گاری

((کسی که با نوکر همراهی کند سرانجام از بین می رود))

وتی چیزا کاحم کن همسایگا دزمَکَن

((از مال خودت مواظبت کن به همسایه ات تهمت دزدی مزن))

فلانی دولُکن په هوا پُلَ کنت

((کسی که با چیز کم هوایی می شود))

پَ یک مَن آپ آشنای کَنت

((ثروت کمی اگه داشته باشد مغرور می شود))

جالب ترین ضرب المثل های بلوچی

کورا بوی گوه وتَ نَبی

کور اگه نمی بیند بویش می شود))

نَرمین بوت بَد تِر وا

((از کسی که نرم است بیشتر بترس))

اُشتر بو دور بِچارخر مَبو نزدیک مَچار

((مانند شتر دور بین باش مانند خر نزدیک بین مباش))

اسپانش نال جَت کَژوک گُشت مَنا هم گُل میخی جَنت

((اسب ها را نال زدند حشره گفت یک گل میخ به من هم بزنید))

خرا یک بَری پادی مَ مُوشکی هدونگی رپتَ دِگه بر پَ اودا نَرو

((خر یک بار پایش داخل سوراخ موش رفته دوباره از آن راه نمی رود))

تُهی که پَ زمین کَپت دگه پَ دپ کَنگ نَبی

((آب دهان که به زمین افتاد دوباره نمی شود تو دهان کرد))

خرا دی پَ کریه وتِ نند گری

((خر خود را بده کرایه خودت بشین گریه کن))

کَپتَگَن کوه جَه جَتَ جُمپان

((کوه های بلند پایین افتادند تپه ها از جا بلند شدند))

جَکُ بیدُ حت میوه دار نَبی؛سواریپَ کوه تلار نبی؛آ جاه که آپ هَ دگار نَبی؛جَنین چوک جاها نِشار نَبی

((جک ، بید وحت میوه دار نمی شوند ؛داخل کوه سواری نمی شود؛جای که آب هست زمین نیست؛جای دختر را عروس نمی گیرد))

دُوگی نَوارتَ لاپی نَرودینتَ

((دوغ نخورده شکم بزرگ نکرده))

سیرک وپیمازِ نَکشتَ دیگِ آچار نَبی؛پَ دِگَ مَرد کشارا لیدات بار نَبی

((سیر و پیاز نکاشتی دیگت خوشمزه نمیشه ؛برای کشاورزی دیگری شترت بار نمیشه))

هر کسا واکن یک پَلی کَشَگ ؛مُشکِلن پَل وپادَگه دارَگ

((هرکسی می تواند یک بار شخم بزند اما نگهداری از باغ مشکل است))

ضرب المثل های بلوچی

یَک کورت دو کورت آساننت کاران مُشکین سِچکاننت

((کارهای آسان را هر کسی میتواند انجام دهد ولی کار مشکل را هر کسی نمی تواند انجام دهد))

مُشکلین کاران ریش کَماشا پیسَرکَنِت

((کارهای مشکل از ریش سفیدان کمک بگیرید))

سانگ هما هنت که تری و ناکوی پوسَگِنت

((همان پیوند خوب است که داماد پسر عمو و پسر عمه عروس باشد )

پَ مَنی سانگا میر بلوچ بوته پَ مَنی پیوندا بِزرگینا

((با هم فامیلی من میر بلوچ شدی با پیوند بزرگ من))

چَ پَچارین ماتا حَسَدی بَچ نَبی ؛چَ لاغر و لیگارین پِتا گران نازین جِنِک

((از مادران بی انظباط پسران خوب بدنیا نمی آید؛از پدران بی انظباط هم دختران خوب بدنیا نمی آید ))

شَکُ شیشار و مُشتَگین آدینک جَنِکانی

((کسی که همیشه کنار دختران باشد واز آنجا نرود ))

بانی نَبَستَگُ بادگیر بندی

((کسی که هنوز سقف را نزده می خواهد بالکن را ببندد))

جاهی نَکُتَگ جولاهِگن کَنت

((کسی که هنوز نرسیده همه چز را صاحبی کند ))

همی نانا پَ نرخ گندم وا نزانت که ذرت پَ گُت گی

((هر نانی را مثل گندم می خورد نمی داند که ذرت در گل گیر می کند))

جَهلا ریش بالا بروت

((پایین ریش است بالا سبیل))

ریش پَ دَست وَت سپاهنت

((ریش در دست خودت زیبا است))

فلانی تَخته مَسجدن نی سوچَگ بی نَی دوردَیَگ

((فلانی تخته مسجد است نه سوزانده می شود نه می توان دور انداخت ))

هر کَس مَچاری بارا هم تَنگی مَ لَدی بارا تَحکیک کَپی مَ گارا

((هر کسی که به عاقبت کار توجه نکند حتماً به مشکل بر می خورد))

زامات اگَه زرین بالشتی تکیه پَ بالادی مَدَی

((داماد اگر فامیل هم هست ولی زیاد به او اعتماد نکن))

مَنگَلیک سَختی نَهنت ؛کوسیچ رزانی نَهنت ؛زامات حصمی نَهنت

((النگو زیور آلاتی نیست؛کدو ظرفی نیست؛داماد هم فامیل نیست))

چَمی سرومِگ کَنت چَمی کَنجَل

((یکی را بیشتر دوست دارد یکی را کمتر))

جالب ترین ضرب المثل های بلوچی
ضرب المثل

چَم نَهنت مِچاچِنت دخت نَهِنت نِشارنت

((جای چشم را مژه نمی گیرد وجای دختر را هم عروس نمی گیرد))

زامات پوزن اگه لمپین هم ببوبُرَگ نَبی

((داماد مثل بینی است اگر کثیف هم باشد نمیشه آنرا ببریم ))

گوکی که شیر دا لَگَتی وَشنت

گاوی که شیر بدهد لگد هم بزند مشکی نیست))

شَپ تَهار ماهین؛جَن تَهار دیمین؛گوک جَنوکین؛لید مَرد وارین کسمَت مَبا هِچ مَردا مُسلمانین

((شب تاریک؛زن بد اخلاق؛گاو زننده ؛شتری که آدم می خورد نسیب هیچ مرد مسلمانی مباد))

رَندا سار کُتَ نادانا گوکی بَستَ مَ کاهدانا

((نادان دیر متوجه شده و گاو را جای بسته که علف زیاد است))

ماشی رَپتَ پَ سَرا گوکی داتَ پَ خَرا

((عقل از سرش رفته گاو را عوض کرده با الاغ))

لَهمین گَردِنا زَحم نَبُری

((گردنی که نرم باشد شمشیر آن را نمی برد))

وَتی وان پَش کِنزَگ وپیش کِنزَگ عیبی نَهِنت

(( سر سفره خود از خورد اگر دست بکشی ودوباره شروع کنی عیبی نیست))

لَشکَر گَندی کَمان یاد کَنت

((وقتی که لشکر را می بیند کمان را یاد می گیرد))

جاهی نَوَپسی که آپی چِیر تَلی

((جای نمی خوابد که آب زیرش بیاید))

مور اور چَرپی رو سَگَک او شیرنی

((مورچه روی چربی می رود و روی شیرنی

هَما وان وا هَمه وان ریهی

((کسی که نمک نشناس باشد))

پَ حَلوا حَلوا دَپ شیرن نَبی

((با حلوا حلوا کردن دهن شیرین نمی شود))

سگ اِشتاپ گولور کور

((سگ با عجله بچه کور به دنیا می آورد))

اَی هی هی جِنجِشکانونن بِتورستین کُنجیتُ سر بانان نَکِشت

((اگر از هی هی گنجشکان می ترسیدم کنجد را سر اتاق ها نمی کاشتم))

بُز پوپَل تاما نَزانت

((بزطعم بلوت را نمی داند))

هوری که سر شَپی نَگوارتَ آخر شَپ نَگواری

((بارانی که اول شب نباریده آخر شب هم نمی بارد))

حَنسَگا وَتی ماس کَن پَرزونَگا وَتی گوهار

))سخاوت کن تاهمه مردم خواهرو برادرت شوند))

قسمت دوم ضرب المثل ها

-تاسے آپ بور ، سد سال و پا کں
معنی فارسی:
اگر در خانه کسی یک لیوان آب خوردی ، باید صد سال مدیون صاحبان آن خانه باشی

-پشتی په کوها جتگ
معنی فارسی:
دارای پشتیبان بسیار قوی است

-ما په ستک تو په رپک
معنی فارسی:
ما صداقت داریم ولی تو آب زیر کاه هستی

-لاپ په آپ برءَ نبیت
معنی فارسی:
فکر نان کن که خربزه آب است.

بهترین ضرب المثل های بلوچی
بهترین ضرب المثل های بلوچی

-ریش وتی دست ءَ سپه دارنت
معنی فارسی:
طوری رفتار نکن که آبرویت بریزد

-هر مبے جهل ءَ مچار ، هشتر ببے دیرءِ بچار
معنی فارسی:
مانند الاغ جلوی پایت را نگاه نکن ، مانند شتر باش و دور دست را بنگر (یا ، در انجام امور روزمره عاقبت اندیش و حسابگر باش)

– دپ پلیں بهار گاهے
معنی فارسی:
آدم خود ستایی است

– پیر بیتے ، میر نبیتے
معنی فارسی:
علی رغم سن زیادی که داری ، باز هم رفتار و کردار کودکانه ای داری

– زامات که نوک انت ، وسیگ گنوک انت رند چه شش ماهءَ ، وسیگ رﮢوک انت

معنی فارسی:
مادر زن در شش ماه اول دامادش را بسیار دوست دارد ولی پس از گذشت شش ماه غر و لندش شروع می شود

– دروگ په مردآ عیبنت
معنی فارسی:دروغ برای مرد عیب است

-مردآ سر بروت و قول مروت
معنی فارسی:
سر انسان برود، قولش نرود

– جوهر بلوچ آغیرتینت
معنی فارسی:
اصل بلوچ، غیرت و همت است

– مرد په نام مریت نامرد په نان
معنی فارسی:
جوانمرد برای نام خود می‏میرد و ناجوانمرد برای نان

– په هما کسءَ بمر که په تو تپءَ کنت
معنی فارسی:
برای آن کس بمیر که برای تو تبش کند

– ماهونت که شاهونت
معنی فارسی:
با بودن ماهو(زن) است که شاهو (مرد) به زندگیش می نازد
این مثل در بیان اهمیت و نقش زنان در موفقیت و خوشبختی مردان است، که مرد اگر زن شایسته و لایقی نداشته باشد خوشنام و آبرومند نمی شود.

قسمت سوم ضرب المثل ها

تولگ اگئ منی سیادن (tolaq aqe mani siyaden ) بلئ نئ کئ منی سانگئ مردمن (bale nay ke mani sanqe mardomen )

روباه اگه از جنس من است اما نه واسه فامیل شدن (کسی به ادم ضعیف زن نمی دهدحتی اگه از خودشون باشه )

 باز برا مرد په دور سرین ساتان رپتگن (baz bara mard pa dor sarin satan raptaqan )

زیاد اتفاق افتاده که مرد به سفر می رود ولی چنانچه رضای خدا باشد بر می گردد (هر کاری با رضای خدا ممکن است )

بور چه گوزا چابک چه لدا هرکس نتاچی زائ پئرئنی bor ch quoza chabok cha lada hark as natach zaye pereni
مرکب مجانی ترکه از نیزار هر کی نتازد باید تنبیه شود (هر کس از فرصت هایی که به او داده میشود استفاده نکند شایستگی هیچ را ندارد)

شپ تهار ماهین جن تهار دیمین گوک جنوکین لیدئه وروکین ئی بهر هچ مردا مبئی shap tahar mahin jan tahar dimin qok janokin lidah varokin ye far hrch marda mabie
شب تار و زن اخمو گاو جنگی شتر ادم خوار نصیب هیچ کس نباشد (با آدم های بد نباید ارتباط داشته باشیم)

بچ اگه لیگار و پچار ماتن بلئ مهری چه کولین عالما زیاتن bach aqa liqar’o pachar maten bale mehri cha kolin a’alama zeyaten
فرزند اگر علاف و از مادر کم نسلی باشد منتها دوستی اش نسبت به مادرش از تمام دنیا بیشتر است ( مهر خانوادگی نزاد و اصل نمی شناسد )

واب اگه کسی یه گورا کرگوشک پسی یه vab aqa kasi ya qora karqoshk pasi ya
خواب زیاد اگر فایده ای داشت خرگوش بس که خوابیده باید گوسفندی می شد )

هوشتر په دانکئ وای منو نیم دانکئ hoshter pa danke vay mano nim danke
شتر می فروشند یک دانه گندم وای من که نیم دانه گندم ندارم ( چیز ارزان واسه آدم ندار گرون است )

مرد په نام مئریت نامرد په نان mard pa name morit na’mard pa nan
مرد واسه نام می میرد نامرد واسه نان

پرکاربرد ترین ضرب المثل های بلوچی
پرکاربرد ترین ضرب المثل های بلوچی

وطنو حشکین دار vatan’o hoshkin dar
وطن اگه خشکسال باشد اما بهتر از جای دیگر است

امیت بانوری نی سوهرین سریگ لوتی omit banori’e ni sohrin sariq loti
امید عروس شدن ندارد روسری قرمز می خواد (روسری که عروسها بعد ازدواج رو سرشون می گذارند

شوهی گریت بی شوه گریت آ که سر تحتی برنت شیدگئ چنت shohi qeryt bishoh qeryt a ke sare tahti baran shidaqi jant
زن مرد دار گریه میکند زن بی مرد گریه میکند اونی که عروسی اش در حال برگزاریست اون هم بخاطر گریه جیغی میزند

( پول دار می نالد بی پول می نالد اونی که پول توی دستش هست اون هم جیغی می زند )

لودوکین دنتانئ دیم په کپگن lu dokin dantane sar pa kapaqen
دندانی که تکان داره می خوره آخر سری می افتد

واجه کوشو بچکهح برنت vajah kosho bochkah barent
منتظر مردن صاحبش است تا دارو ندارش را جمع کند

ماتو اگه ماتئ گوهارن بلئ یه رگئ زهرمارنت mato aqe mate qoharent bale ya raqe zahr marent
نامادری اگر خواهر مادر است منتها یک رگش از زهر مار است (نامادری هرچه خوب باشه مادر نمی شه )

گد گری اگه نامی بدئنت بلئ نانی بزئنت qad’qery aqe name badent bale nani bazeant
گدایی که نام بدی دارد منتها نان خوبی توش هست

مردم که حور بی گورا کور بی mardom ke hor bi quora kor bi
ادم که با هم میشه کور میشه ( می خواهی با یکی همراه بشی باید از بعضی خواسته هایت بگذری )

مدگئ نشانی پرئکن madaqi neshani pereken
نشانه ملخ سنجاقک است (هر چیزی که میخواد اتفاق بیفته حتما پیش زمینه ای دارد

سال گوزن شودو تونیگئن داچی زاینت برنگنئن کاین منی ترکی بروت بلئ میرا وتی نام بد کوت
Sal quazan shodo toniqin dachi zayant berinaqin kayan meni torki baruot bale mira vati nam bad kota

سالهای خشک تموم میشه شترهای کوچک بزرگ و بچه دار می شوند سبیل های من دوباره رشد می کنند اما بد نامی واسه تو می مونه که سبیل های مرا زدی

هر که په بئرو بارگین بور بیت مئی جئتین جمازگ رپتر بیت
Har ka pa bero baraqin bor bit me jading jamazaq rapatar bit

همه یک مرکبی واسه سواری گیر اوردند اما مرکب ما سر به دیوانگی زده (شانس با همه یار است جز ما)

ای پوسگا ننگ و بدینا چوک جنین بیت بهترن ای جنینا لج برینا ماتئ سنتئی بهترن
Ey posaqa nanq’o badina chok janin bit behteren ey janina laj barina mat santi behtaren

از پسر رسوا و بد فرزند دختر باشه بهتره از دختر بی آبرو همون بهتر که مادر نازا باشه

باز برا حو’ران په شمالا گوارته بی سرین شیپان آپ و لهر بیته لیدیان زرد پلئن بهار چئرته
Baz bara hura pa shamala qarta bi sarin shipan apo lahr bita lidayan zard polin behar charta

گاهی اتفاق می افتد که ابرها از طرف شمال ببارند و دره های کوچولو پرآب و سیلاب شوند و شترها سیر خوردن شوند (اتفاق غیر منتظره )

وپتگین مردئ میش نر کنت t Vaptaqin marde mish nar kan
کسی که خواب است میش او بره نر میزاید ( کسیکه خواب است از مال دنیا چیزی نصیبش نمی شود )

شاهون ندیت مه کلئه میشا و مادگین هوشتر کدیگ جنت نیشا
Shahon nadit ma kalae misha o madaqin hoshter kadiq jant nisha

شاخ را تو سر میش (گوسفند ماده )ندیدم شتر ماده آدم خوار نیست (آدم بی عرضه برش نداره )

زحم دپ دپورا گپته zahme dap tapo’ra qepta
جلوی برش شمشیر را مرهم گرفته و مداواش میکنه (

ناکاما دلئگ هن شامئ nakama dalaq han shamie
از ناکامی دلئک هم واسه آدم شام میشه (دلئک گیاهی شکم پر کن ) کفش کهنه در بیابان نعمت است

جالب ترین ضرب المثل های بلوچی
جالب ترین ضرب المثل های بلوچی

هوشترئ که نجوکی کوندانی نبورن hoshtery ke najoki kondani naboran
شتری که نمی نشینه زانوهایش را نمی برند (کسی که تعارف نداره ضرر نمی کنه )

جنین چوکه جاها نشار نگی – حکهین مات بدل ماتو نبی – سواری په کوهو تلار نبیت – دیگرئ کشت و کشارا لیدئیون وش بار نبیت
Janin choke jaha neshar naqi hakkahin mate badal matoo nabit sovari pa koho talar nabit deqere kesht’o keshar lidayon bar nabit

جای دختر را عروس نمی گیرد – جای مادر را نامادری – سوار سرگردون کوه و بیابون نمی شه – از کشت و کشاورزی دیگری شتر من بار نمی شه

( هرچی جای خودش )

دلکش کوزور کندهار نبیت – نادان په گوشگ شوبار نبیت del kash kozoro kand’har nabit nadan pa qoshaq shobar nabit

دل آدم بخواد هیچ وقت سرباز قندهار نمی شه – هرچه به نادان بگی دانا نمی شه

هر که بم روت په وت روت har ka bam rovt pa vat rovt هر کس بم برود واسه خودش میرود (بم : مرکز ایالت بلوچستان قدیم )

نانا مپچ په دگرئ واداپا منئند nana mapach pa deqary vadapa manend
نانت را مپز و به امید خورشت دیگری نشین (امید به غیر نداشتن )

نگن پتکه و کولئی سرئنی naqan patka koly sareni
نانش پخته و نون کوچولویی هم روشه ( تمام کارهاش روبراه )

تا ترین گرمئن وتی نانا پچ ta tarin qarmen vati nana pach
تا تنور داغ است نانت را بپز ( قدر فرصت ها را دانستن )

هر کس هارگان جایی وتی بن سنگان کم کن hark as haraqan jaii vati bon sanqan kam kant
هرکس از خرمای پخته شده خود میخوره از وزن انها کم میکنه و موقع فروش چیزی گیرش نمیاد ( قطره قطره جمع میشود وانگهی دریا شود )

چه سیرا آتکه پیماز تاک جایی cha sira atka pimaz tak jaii
از عروسی میاد پیاز میجود ( با گدایی زندگی کردن )

هر که کار کنت وتا سپه دار کنت har ka kar kant vata sepah dar kant
هر کس کار میکند وضع مالی خودش را خوب میکند

امبا کئوتی و کرگ پل کنت amba koti o karaq pal kant
درخت انبه را قطع میکند و از چوب آن حصار واسه استبرق درست میکند . ( کار بیهوده کردن )

وادی نئی جویی تاکا جایی vadi ny javii taka jaii
نمک نداره نا باهاش برگ درخت بجود ( حکایت از نداری )

مردئ مه کلاتا راه ندا گئوشتی منی سلاحا بورز درنجئ marde kalata rah nada qovashti meni selaha borz deranje
مرد را تو قلعه راه نمی دادند گفت اسلحه مرا توی قلعه جای بالایی آویزان کنید. ( غرور بالا در صورت تحویل نگرفتن دیگران )

آ جاها مئنند که پادت مکنن a jaha manend ke padet makana
جایی نشین که بلندت کنند

بچ که بابووان سرئ لئی کن گورا ترگووز بن مه جوهل بنین چاتان bach ke babovan sari lekan qora tarqaz ban ma johl bonin chatan
پسری که خودش را از پدرش بهتر و بالاتر بداند آخر سری توی چاه می افتد ( غرور کاذب کار دست آدم می دهد ) پسر کو ندارد نشان از پدر تو بیگانه خوانش . . . .

ناچی ناچ نزان گئوشی زمین کجئن nachi nach nazant qoshi zemin kajen
رقاص رقص بلد نیست میگه زمین کج است . ( طرف کار بلد نیست بهانه گیری می کند )

دلا په صاحبا بدی نئی dela pa saheba badi nie
هرکس خودش را بهتر از همه می داند

لوگ بندئ آپشون پکرا کن loq bande apshon pekra kan
خونه کپری می سازی فکر آب باش که یک موقع زیرت نکنه (ابراهی درست کن که خونه ات را دور بزنه ) کاری که می کنی تمام جوانب انرا بسنج

کورین چما پتئ ارس بازئن korin chama pety ars bazen
چشمی که کور است یک قطره اشک واسه اون خیلی است ( مثلا موقعی که خسیسی پولی دست یکی می دهد )

مورگ پئوت کنت په سرگ muorq puot kant pa saraq
مرغ پر می کنه واسه سر مرغه . ( کار مفت و بیهوده کردن )

دلا په دودانی بزئن هنجیران بدئ که آدوئ تروپشین دوگ ترا پادار نبیت dela pa dodani bazin henjiran bede ke aadoe turopshin doq tara pa dar nabant
ای دل به انجیر کوهی بسنده کن که از دوغ ترش عادو ( اسم شخص ) بهتره (نان از عمل خویش خوردن و منت کسی نبردن )

به این نوشته امتیاز بدهید!

رضا امیری

هر اتفاقی را بهانه ای برای نوشتن ببینید، با هر مسئله ای که برایتان پیش می آید یک نوشته خوب بسازید، خدا همراه شماست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ×