یک پژوهشگر سینما: کاهش تولید آثار ماندگار در سینمای ایران
مسعود زارعیان، پژوهشگر سینما، در گفتگو با خبرنگار ایرنا به تحلیل وضعیت کنونی سینمای ایران پرداخته و علت کاهش تولید آثار ماندگار را در مقایسه با دهههای ۶۰ و ۷۰ بررسی کرده است. وی معتقد است که در سالهای اخیر فیلمهایی که در جشنواره فجر به نمایش درآمدند، نتوانستهاند جایگاه یک اثر ماندگار را پیدا کنند. وی همچنین از کاهش فیلمهای جدی و مستقل به دلیل فشارهای اقتصادی و تغییرات اجتماعی سخن گفته است.
تاثیر سیاستهای اقتصادی بر سینمای ایران
زارعیان اشاره میکند که زمانی که سینمای ایران به سمت اقتصاد نفتی حرکت کرد، نهادهای دولتی به عنوان حامی اصلی سینما معرفی شدند. این وضعیت باعث کاهش حمایت بخش خصوصی و کمرنگ شدن جنبههای هنری سینما شد. به گفته وی، در چنین شرایطی سینما بیشتر به سمت تولید فیلمهایی حرکت کرده که برای تأمین نیاز نهادهای دولتی و تأمین بودجههای نفتی ساخته میشوند. این امر باعث شده که سینمای مستقل و هنری ضعیفتر شود و سینما بیشتر به سمت شعار و پیامهای سطحی حرکت کند.
تاثیر سینمای کمدی بر سینماگران مستقل
یکی دیگر از دلایلی که زارعیان برای کاهش تولید آثار ماندگار برشمرده، گسترش سینمای کمدی است. او معتقد است که در سالهای اخیر سینمای کمدی به شدت افزایش یافته و فیلمهای کمدی با فروشهای بالا به موفقیتهای بیشتری دست پیدا کردهاند. این امر باعث شده که سینماگران توانمند به سمت ساخت فیلمهایی با مضمون کمدی و گیشهای بروند و از سینمای اندیشه و آثار ماندگار دور شوند.
تغییر فرآیند تولید فیلم
زارعیان در این خصوص اشاره میکند که در گذشته فیلمسازان برای تولید یک اثر با کیفیت، زمان زیادی را صرف میکردند. به طور معمول، یک فیلمساز پنج سال روی فیلمنامه کار میکرد و پس از آن، فرآیند تولید فیلم بین ۶ تا ۷ سال طول میکشید. این رویکرد باعث میشد که فیلمهایی که به تولید میرسیدند، به دلیل دقت و توجه در فیلمنامه و ساخت، بیشتر جذب مخاطب میکردند. زارعیان مثالهایی چون فیلمهای «آژانس شیشهای» را به عنوان نمونههایی از این دست آثار ماندگار میداند.
بحران در سینمای هنری و تولید فیلمهای تجاری
زارعیان به بحران در سینمای هنری اشاره کرده و توضیح میدهد که زمانی که فرصت برای دیده شدن آثار هنری از دست میرود، سینما به سمت تولید فیلمهای تجاری و کمدی حرکت میکند. این تغییر رویکرد باعث میشود که فیلمهای هنری و با اصول سینمایی کمرنگ شده و فیلمهای تجاری که در واقع از نظر زیباییشناسی و اصول سینمایی ضعیفتر هستند، بیشتر تولید شوند. در نتیجه، سینمای ایران با تولید آثار هنری کمتر و فیلمهای گیشهای روبرو شده است.
خلا آموزشی در سینمای ایران
یکی دیگر از دلایل کاهش تولید آثار ماندگار در سینمای ایران به گفته زارعیان، خلا آموزش در سینما است. او معتقد است که در سیاستگذاریهای کلان سینمایی کشور نتواستهایم فضای سینما را به سمتی ببریم که مبتنی بر دانش و آموزش باشد. به همین دلیل، فیلمسازان مستقل بیشتر به سمت تولید فیلمهای جشنوارهای سوق مییابند، فیلمهایی که از نظر داستانگویی و شخصیتپردازی ضعیف هستند و در آنها نگاه جشنوارهای بر روند تولید و سبک زندگی کارگردانها غالب است.