فرزندانی بین خانواده و بهزیستی: چالشها و حمایتهای موجود
به گزارش ایرنا، کودکان و نوجوانانی که در مراکز بهزیستی و کمیته امداد تحت حمایت قرار دارند، حاصل ازدواجهایی هستند که به دلایل مختلف به سرانجام نرسیده و داغ بیسرپرستی یا بدسرپرستی را به دل آنان زده است. این فرزندان از آنجا که از وجود پدر و مادر محروم شدهاند، در جستجوی محلی برای خانه و خانواده هستند.
اگرچه دستگاههای حمایتی مانند بهزیستی و کمیته امداد به اشکال مختلف این کودکان را تحت پوشش قرار میدهند و خدماتی از جمله نگهداری، مراقبت، تحصیل، اشتغال و ازدواج به آنها ارائه میشود، اما هیچکدام از این خدمات نمیتوانند جای پدر و مادر را برای این کودکان بگیرند. خانه، برای بسیاری از این کودکان تنها یک واژه است و شاید برای آنها معنای بیشتری از یک فضای فیزیکی ندارد.

آسیبهای اجتماعی و افزایش نیاز به حمایت
آسیبهای اجتماعی در جامعه ایران رو به گسترش است و به ویژه در مورد کودکان و نوجوانان بیسرپرست، این وضعیت نگرانکنندهتر شده است. در این میان، یافتن راهکارهای کاهش این آسیبها و حمایت از افراد آسیبدیده به یکی از اولویتهای دستگاههای اجتماعی تبدیل شده است. بسیاری از کارشناسان و مسئولان بهزیستی بر این باورند که کاهش آسیبهای اجتماعی و حمایت از کودکان و نوجوانان آسیبدیده، به ویژه فرزندان طلاق و خانوادههای زندانیان، باید در کنار تأمین نیازهای مادی، از طریق روشهای علمی و کارشناسی دنبال شود.
نیازهای عاطفی و روحی کودکان بیسرپرست
یکی از موضوعات اساسی در حمایت از کودکان بیسرپرست، توجه به نیازهای عاطفی و روحی این کودکان است. اگرچه مراکز بهزیستی بهطور مؤثر به نیازهای مادی این کودکان رسیدگی میکنند، اما بسیاری از آنان هنوز احساس میکنند چیزی بهنام «خانواده» و «خانه» را ندارند. این کودکان در حالی که در مراکز نگهداری به سر میبرند، روزانه شاهد اضافه شدن دوستان جدیدی به جمع خود هستند، در حالی که قلباً به دنبال جایی هستند که بتوانند به آن تعلق داشته باشند.
چالشهای نگهداری و مشکلات موجود در مراکز بهزیستی
مدیرکل بهزیستی استان کرمان در این زمینه به ایرنا گفت که یکی از مشکلات عمده در نگهداری از این کودکان، این است که برخی از کودکان به مراکز بهزیستی فرستاده میشوند، در حالی که پدر و مادر آنها هنوز زندهاند و به دلایلی از نگهداری و مراقبت از فرزند خود شانه خالی کردهاند. این موضوع باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد و به بررسی دقیقتری نیاز دارد.
او ادامه داد که در شرایطی که بهزیستی توان نگهداری از کودکان را دارد، ترجیح بر این است که کودک به جای مراکز بهزیستی، به خانوادههای خویشاوندی مانند جد پدری، عمو یا دایی سپرده شود تا در محیطی که به آن تعلق دارد، بزرگ شود. به گفته وی، شبکههای خویشاوندی در شرایط بحرانی هم بهتر از مراکز نگهداری بهزیستی عمل میکنند.
خانوادهها و مسئولیتپذیری در قبال فرزندان
یکی از مشکلات اساسی که بهزیستی با آن مواجه است، این است که برخی از خانوادهها مسئولیتهای لازم در قبال فرزند خود را نپذیرفته و از نگهداری و مراقبت از آنها امتناع میکنند. این مسئله در بسیاری از موارد باعث میشود که کودک به مراکز بهزیستی فرستاده شود. بسیاری از این موارد به مشکلات اجتماعی مانند اعتیاد، طلاقهای متعدد، و شرایط اقتصادی خانوادهها مربوط میشود.
مدیرکل بهزیستی کرمان درباره ازدواجهای متعدد و تأثیر آن بر کودکان گفت: “افرادی که پس از طلاق چندین بار ازدواج میکنند، در حالی که فرزندانی از ازدواجهای قبلی دارند، این فرزندان معمولاً در معرض آسیب قرار میگیرند و گاهی باید به مراکز نگهداری تحویل داده شوند.”
اعتیاد و تأثیرات آن بر کودکان
موضوع دیگری که در ارتباط با فرزندان بیسرپرست و بدسرپرست مطرح میشود، اعتیاد والدین است. به گفته مدیرکل بهزیستی کرمان، اعتیاد، به ویژه اعتیاد به مواد محرک، یکی از مشکلات عمدهای است که این کودکان با آن روبهرو هستند. اعتیاد موجب میشود که والدین نتوانند به درستی نقش خود را ایفا کنند و این امر منجر به سوءاستفادههای مختلف از کودکان و در نهایت نگهداری آنان در مراکز بهزیستی میشود.
مداخلات قضائی و حمایتهای بیشتر از کودکان
در راستای حمایت از حقوق کودکان و جلوگیری از آسیبهای روانی و اجتماعی آنها، دستگاه قضائی کرمان به مداخلات قضائی پرداخته است. در همین راستا، دادستانی کرمان به بازدید از مراکز حمایت و نگهداری شبانهروزی کودکان پرداخت و ضمن شنیدن مسائل و مشکلات، به بررسی راهکارهایی برای حمایت بیشتر از این کودکان پرداخته است.
یکی از اقداماتی که در این راستا انجام شده، راهاندازی مراکز “مهر خانواده” در استان کرمان است. این مراکز به ملاقات و سازش میان والدین طلاق و فرزندانشان میپردازند و از کودکانی که در معرض آسیبهای روانی قرار دارند، حمایت میکنند.
نیاز به حمایتهای اجتماعی و اقتصادی
مدیرکل بهزیستی کرمان در ادامه افزود که این مراکز با محدودیتهای مالی روبهرو هستند و نیاز به حمایتهای بیشتر از سوی دولت و بخشهای خصوصی دارند. بسیاری از این مراکز علاوه بر خدمات آموزشی و مراقبتی، نیاز به خدمات فوقبرنامه و استاندارد دارند که به دلیل کمبود بودجه، قادر به تأمین آنها نیستند. در این زمینه، همکاری بنگاههای اقتصادی و سایر نهادهای اجتماعی ضروری به نظر میرسد.
نتیجهگیری
در نهایت، فرزندان بیسرپرست و بدسرپرست نیازمند توجه ویژهای از سوی جامعه و دستگاههای مختلف هستند. تأمین نیازهای عاطفی، روحی، آموزشی و اقتصادی این کودکان باید در اولویت قرار گیرد. این کودکان سزاوار یک خانواده و خانه امن هستند، حتی اگر شرایط زندگی آنها به گونهای باشد که مجبور به حضور در مراکز نگهداری شوند. جامعه باید این واقعیت را درک کند که حمایت از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست، به عنوان سرمایهگذاری برای آینده جامعه، ضروری است.
پاکستان بر تعهد تاریخی خود به آرمان فلسطین