روایت نوجوان ۱۶ سالهای از دامغان که با رضایت مادر راهی جبهه شد
شهید حسن مهرابی، فرزند علی، نوجوانی از شهر دامغان استان سمنان بود که با رضایت قلبی مادر و پس از بازگشت پدر و برادرش از جبهه، در سن ۱۶ سالگی عازم میدان نبرد شد. داستان این شهید، روایتی از عشق به وطن، ایثار و باور به آرمانهای انقلاب اسلامی است.
زندگی در سایه ایمان و خانواده انقلابی
شهید حسن مهرابی در خانوادهای مذهبی و انقلابی در شهر دامغان، یکی از شهرهای کهن استان سمنان متولد شد. پدرش علی، فردی متدین و دلسوز بود که در تربیت فرزندان خود، توجه ویژهای به آموزههای دینی و اخلاقی داشت. فضای خانه آنها همواره آکنده از شور انقلابی و علاقه به امام خمینی (ره) بود.

دامغان، با سابقه تاریخی و فرهنگی خود، از ابتدای انقلاب اسلامی، بستر پرورش رزمندگان دلیری بود که در مقاطع مختلف، از جمله دوران دفاع مقدس، نقش پررنگی در دفاع از آرمانهای نظام ایفا کردند.
نوجوانی با قلبی بزرگتر از سنش
حسن مهرابی هنوز نوجوانی بیش نبود که با شنیدن اخبار جنگ و تجاوز دشمن بعثی، در دلش شوق حضور در جبهه جوانه زد. او با وجود سن کم، نگرشی فراتر از سنوسالش داشت و مفاهیم بزرگی چون ایثار، شهادت، وطندوستی و تکلیف الهی را به خوبی درک میکرد.
در آن زمان، بسیاری از همسالان او درگیر روزمرگی نوجوانانه بودند، اما حسن دل در گرو جهاد فیسبیلالله داشت و میخواست در میدان عمل، در کنار سایر رزمندگان اسلام از کشورش دفاع کند.
رضایت مادر، نقطه آغاز پرواز
یکی از حساسترین و تأثیرگذارترین بخشهای زندگی شهید مهرابی، رضایت مادر برای اعزام او به جبهه بود. مادر، مانند همه مادران ایرانی، قلبی سرشار از مهر و محبت داشت و نگران پسر نوجوان خود بود.
او بارها به حسن گفته بود که رفتن به جبهه برای تو زود است، اما حسن که مصمم به حضور بود، در نهایت با صبر و احترام، دل مادر را به دست آورد. این رضایت زمانی حاصل شد که پدر و برادرش که خود از رزمندگان بودند، از جبهه بازگشتند و فضای خانه حال و هوای ایثار و مقاومت به خود گرفت.
اعزام به جبهه و لبیک به ندای امام
پس از کسب رضایت مادر، حسن مهرابی در سالهای ابتدایی نوجوانی، با اشتیاقی وصفناپذیر راهی جبهههای جنگ شد. او باور داشت که حضورش در جبهه نه تنها یک انتخاب شخصی، بلکه وظیفهای الهی است که باید به آن پاسخ داد.
ندای امام خمینی (ره) که فرمودند “جنگ یک نعمت است”، در دل نوجوانانی چون حسن، آتشی از شور و شوق ایجاد کرده بود. برای او، میدان نبرد تنها محل جنگ نبود، بلکه دانشگاه انسانسازی بود؛ جایی برای رشد روح، آزمون ایمان، و تجلی غیرت ملی.
شهادت؛ میوه درخت ایثار
شهید حسن مهرابی نهایتاً در راه دفاع از دین، ناموس و میهن، به فیض عظیم شهادت نائل آمد. پیکر پاکش به دامغان بازگشت و بر دستان مردم قدردان، تشییع شد. مراسم تشییع پیکر او، صحنهای از همبستگی و وفاداری مردم به شهدای انقلاب بود.
پدر و مادرش، اگرچه داغ سنگینی بر دل داشتند، اما سربلند بودند که فرزندی تربیت کردهاند که جان خود را در راه حق فدا کرد.
دامغان؛ شهر شهیدپرور
شهر دامغان در دوران دفاع مقدس، بیش از ۴۰۰ شهید تقدیم انقلاب اسلامی کرده است. مردم این شهر که ریشه در فرهنگ، ایمان و اخلاق دارند، در تمامی دورانها یار و یاور انقلاب بودهاند.
شهید حسن مهرابی یکی از دهها نوجوان و جوانی بود که با فهمی عمیق از شرایط کشور، داوطلبانه به جبهه رفتند و جان خود را فدای امنیت و آرامش مردم کردند.
نقش مادران در فرهنگ ایثار
در روایت زندگی شهید مهرابی، نقش مادر جایگاه ویژهای دارد. اگرچه همیشه از رزمندگان و شهدا گفته میشود، اما کمتر از کسانی یاد میشود که پشتصحنه این رشادتها ایستادهاند؛ یعنی مادران شهدا.
مادر شهید مهرابی، با ایمان و صبری مثالزدنی، رضایت خود را به اعزام فرزند نوجوانش اعلام کرد. این رضایت نه از سر بیتفاوتی، بلکه از سر درک والای مسئولیت اجتماعی و اعتقادی بود. او میدانست که انقلاب نیاز به فداکاری دارد، و آماده بود تا در این مسیر، حتی عزیزترین داراییاش را تقدیم کند.
نوجوانان شهید؛ نسل طلایی انقلاب
در دوران جنگ تحمیلی، هزاران نوجوان زیر ۱۸ سال با انتخاب آگاهانه راهی جبهه شدند. آنها نهتنها اسیر تبلیغات دشمن نشدند، بلکه با شور انقلابی خود، روحیهای مضاعف به دیگر رزمندگان میبخشیدند.
شهید حسن مهرابی نمادی از این نسل طلایی بود؛ نسلی که با وجود کمسنوسالی، بزرگترین تصمیم زندگی خود را گرفتند و به جای ماندن در آسایش، میدان خطر را انتخاب کردند.
پیامی برای امروز
ماجرای شهید مهرابی فقط یک روایت تاریخی نیست. او نماد نسلی است که برای دفاع از حقیقت، امنیت و استقلال کشور، از همهچیز خود گذشتند. در روزگاری که دشمنان همچنان به دنبال تفرقه و فشار بر ملت ایران هستند، یاد شهدا بهویژه نوجوانان شهیدی چون حسن، الهامبخش نسل جوان امروز است.
او با سادگی، صداقت و ارادهای قوی به ما یادآوری میکند که حفظ ارزشهای انقلاب نیازمند تلاش، بصیرت و فداکاری است.
جمعبندی
شهید حسن مهرابی، نوجوانی از دامغان و از خانوادهای مؤمن و انقلابی، در حالی که تنها ۱۶ سال داشت، با رضایت مادر و حمایت خانواده، راهی جبهههای دفاع مقدس شد. او یکی از هزاران نوجوان دلیری بود که با انتخاب آگاهانه، مسیر شهادت را برگزیدند.
روایت زندگی او، تنها یک ماجرای شخصی نیست؛ بلکه نمادی از فرهنگ ایثار، ایمان، شجاعت و بصیرت است که در دل مردم سمنان، بهویژه دامغان، ریشه دارد.
یاد و خاطرهاش تا همیشه در دلها زنده خواهد ماند و راه او، چراغ هدایت نسلهای آینده خواهد بود.
سوالات متداول
چرا شهید حسن مهرابی تصمیم به حضور در جبهه گرفت؟
او با روحیهای انقلابی و با تأثیر از پدر و برادر رزمندهاش، تصمیم گرفت در سن ۱۶ سالگی به جبهه برود.
آیا خانواده او با اعزامش موافق بودند؟
در ابتدا مادرش نگران بود، اما پس از بازگشت پدر و برادرش از جبهه، رضایت قلبی خود را اعلام کرد.
استان سمنان چه نقشی در دفاع مقدس داشت؟
استان سمنان و شهرهایی چون دامغان، نقش مهمی در اعزام نیرو، پشتیبانی جنگ و تقدیم شهدای متعدد به انقلاب اسلامی داشتند.
نوجوانان شهید چه تأثیری در جنگ داشتند؟
نوجوانان شهید با ایمان قوی، روحیه بالا و شجاعت کمنظیر، تأثیر مهمی در ایجاد انگیزه در میان رزمندگان داشتند و نماد نسل طلایی انقلاب بودند.
منبع: مجله خبری نو






