ریشههای ایرانی آیینهای جمهوری آذربایجان و فتنهانگیزی کریدور زنگزور
به گزارش مجله خبری نو به نقل از روابط عمومی انجمن همگرایی مواریث تمدن ایرانی، دکتر احمد کاظمی، کارشناس حوزه قفقاز، در نشستی با موضوع «پیوندهای تاریخی ـ فرهنگی ایران و جمهوری آذربایجان» گفت: قفقاز برای هزاران سال بخشی از خاک و قلب تپنده ایران بوده و از نظر فرهنگی، تمدنی، اساطیری، عرفانی، ادبی و دینی، سرزمینی مقدس برای ما محسوب میشود.
وی با بیان اینکه ایرانِ کهن سرزمینهای زیادی را از دست داده است، افزود: با این حال، قفقاز سرزمینی است که حسرت آن همچنان در دل ایرانیان باقی است. این منطقه از معدود مناطقی است که ظرفیت تجمیع دو جنبه ایرانیت و اسلامیت را دارد و بخشی از جغرافیای سیاسی شیعه و عقبه تمدنی ما به شمار میرود.
اشتراک مذهبی ما با جمهوری آذربایجان از دوران امیرالمومنین (ع) است
این پژوهشگر حوزه قفقاز اظهار داشت: قفقاز و آران تاریخی در صدر اسلام، از طریق یکی از حاکمان شیعه، مذهب تشیع را پذیرفتند. بنابراین، اشتراک مذهبی مبتنی بر تشیع میان ایران و جمهوری آذربایجان، ریشهای تاریخی دارد که از دوران امیرالمومنین (ع) و نمایندگان ایشان تا به امروز ادامه یافته است.
دکتر کاظمی در ادامه به اشتراکات فرهنگی، تمدنی و تاریخی دو کشور اشاره کرد و گفت: چندین عنصر پیوند مهم میان مردمان ایران و جمهوری آذربایجان وجود دارد که اولین و مهمترین آنها «هویت و نژاد مشترک» است.
وی توضیح داد: هویتی که در طول قرنها و هزارهها در این منطقه حاکم بوده، هویتی کاملاً ایرانی است. آثار مورخان نشان میدهد که زبان آذری قدیم از دوران باستان تا قرن هشتم هجری در این مناطق رواج داشته است. به گفته عباس جوادی، مورخ تبریزی، تغییر زبانی به معنای تغییر هویت نژادی نیست. تلاش عناصر ضدایرانی برای انکار هویت چندهزارساله و پرافتخار آذربایجانی و جعل هویتی تصنعی، بزرگترین خیانت به هویت مردم آذربایجان ایران و جمهوری آذربایجان است.
زبان فارسی برای سدههای متوالی زبان رسمی منطقه قفقاز بوده است
کاظمی «زبان فارسی» را دومین عنصر مشترک فرهنگی و تمدنی دو کشور دانست و گفت: با وجود رواج زبانهای مختلف در کنار زبان آذری قدیم، زبان رسمی این منطقه برای قرنهای متمادی فارسی بود. آذربایجان ایران و منطقه قفقاز از کانونهای کلیدی حوزه زبان فارسی بودهاند و مستندات تاریخی فراوانی این موضوع را تأیید میکند.
این پژوهشگر با اشاره به کتاب «سرایندگان فارسیزبان در قفقاز» نوشته عزیز دولتآبادی افزود: در این کتاب، ۲۲۷ شاعر فارسیزبان در قفقاز (شامل آران، گرجستان و ارمنستان) معرفی شدهاند که نشاندهنده پرورش ستارگان شعر و ادب فارسی در این منطقه است.
کاظمی سومین عنصر اشتراک را «حضور اقلیتها و اقوام ایرانی در جمهوری آذربایجان» معرفی کرد و گفت: علاوه بر آذربایجانیها که از ایرانیترین نژادها هستند، اقوام دیگری مانند تاتها، تالشها، کردها و ارمنیها نیز که همگی اقوام ایرانی محسوب میشوند، در آنجا حضور دارند. امروزه تالشها با جمعیتی حدود ۲ میلیون نفر، بزرگترین اقلیت قومی جمهوری آذربایجان هستند و زبان آنها یکی از زبانهای باستانی ایران است. وی تأکید کرد که به دلیل سیاستهای تکزبانی در کشورهای منطقه، وضعیت فرهنگی این اقلیتها باید برای ایران بسیار مهم باشد.
بسیاری از سنتهای جمهوری آذربایجان ریشه در فرهنگ ایرانی دارند
این استاد دانشگاه «آثار معماری ایرانی» را چهارمین عنصر مشترک نام برد و افزود: در منطقه شمکیر جمهوری آذربایجان، کاخی شبیه به پاسارگاد با معماری دوره هخامنشی کشف شده است. همچنین معماری ایچریشهر و کاخ شروانشاهان نیز گویای این اشتراک فرهنگی است.
وی «سنن، عادات و آیینهای مشترک» را پنجمین عنصر پیوند فرهنگی دانست و گفت: آیینهایی مانند نوروز، شب چله و چهارشنبهسوری که در جمهوری آذربایجان برگزار میشود، ریشه در فرهنگ ایرانی دارند و عمق پیوندهای تمدنی دو کشور را نشان میدهند.
کاظمی «سنگنوشتهها» و «جاینامها» را ششمین عنصر پیوند فرهنگی معرفی کرد و افزود: نام پیشین باکو، پایتخت جمهوری آذربایجان، «بادکوبه» بوده است. جاینامهای فارسی فراوانی در سراسر این کشور وجود دارد که با وجود تلاشها برای تغییر، همچنان باقی ماندهاند.
در طول تاریخ همواره یک احساس تعلق به ایران در میان مردمان قفقاز وجود داشته است
این استاد حقوق بینالملل، هفتمین عنصر را «احساس تعلق تاریخی» دانست و گفت: در حقوق بینالملل، احساس وابستگی هویتی بسیار مهم است. در قفقاز، این احساس تعلق به فرهنگ و تمدن ایرانی، بهویژه پس از قراردادهای گلستان و ترکمنچای، کاملاً مشهود است. این حسرت تاریخی، بیانگر اشتیاق برای بازگشت به مام میهن بود که در دوره شوروی تحریف شد.
وی افزود: این تعلق تاریخی همواره وجود داشته است. برای نمونه، در سالهای ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۰، مردم نخجوان با ارسال تلگراف به شاه ایران و جامعه ملل، خواستار بازگشت به ایران شدند. امروزه برخی رفتارها در منطقه ناشی از «ترس از این هویت و بازگشت به خویشتن» است، زیرا خویشتن در آنجا به معنای «ایران» است.
این کارشناس حوزه قفقاز با بیان اینکه بزرگترین سرمایه ایران در قفقاز، سرمایه تمدنی، فرهنگی و دینی است، گفت: به همین دلیل، تمام طرحهای دشمنان در این منطقه با هدف تغییر و استحاله هویتی اجرا میشود. وی این پرسش را مطرح کرد که چرا مرزهای ایران با جمهوری آذربایجان بیش از ۵ سال به بهانه کرونا مسدود بود، در حالی که این کشور برای ترکیه، امارات، عربستان و اسرائیل تسهیلات روادید فراهم کرد؟
کاظمی تأکید کرد: این منطقه یکی از کانونهای شکوهمند تمدن ایرانزمین است و مردمان آن، چه در آران و چه در آذربایجان ایران، همواره پیشتاز صیانت از مرزهای جغرافیایی و فرهنگی ما بودهاند.
وی در پاسخ به سؤالی درباره امکان تشکیل یک اتحادیه منطقهای در حوزه تمدن ایرانی گفت: فرهنگ و تمدن ایرانزمین، بهویژه پدیده نوروز، ظرفیت ایجاد بستر همکاری، ائتلاف و حتی یک اتحادیه منطقهای را دارد.
جبهه غرب میخواهد از منطقه قفقاز هویتزدایی کند
این پژوهشگر درباره سرمایهگذاری قدرتهای جهانی برای ایجاد واگرایی در منطقه اظهار داشت: نظم جهانی در حال تغییر است و منطقه قفقاز و اوراسیا به دلیل ظرفیتهای ژئوپلیتیکی، ترانزیتی و انرژی، برای مدعیان نظم جدید اهمیت بسیاری دارد. بزرگترین چالش و سرمایهگذاری در این منطقه، هویتزدایی است؛ زیرا این منطقه تنها در صورتی به نفع جبهه غرب عمل خواهد کرد که هویت اصیل آن از بین برود. به همین دلیل، انگلستان و ناتو پس از دویست سال، بحث پانتورانیسم و «جهان ترک» را مطرح کردهاند که در خدمت نظم آنگلوساکسونی و صهیونیستی است.
وی افزود: این شرایط برای ما یک فرصت در دل تهدیدهاست. اگر هوشمندانه عمل کنیم، میتوانیم این ظرفیتها را زودتر از آنچه تصور میشود فعال کنیم.
هدف از اصطلاح جعلی کریدور زنگهزور ایجاد یک فتنه ژئوپلیتیک است
کاظمی درباره عواقب دالان جعلی زنگهزور گفت: چه با حضور آمریکا و چه با صحنهگردانی انگلستان، اصل این فتنه ژئوپلیتیک تغییری نمیکند و تهدیدات آن همچنان باقی است. هشدارهای مقام معظم رهبری نشان میدهد که ایران در سطح عالی به این مسئله هوشیار است.
وی ادامه داد: آقای اردوغان اعلام کرد که تنها مانع این کریدور، «ایران» است. ایران هزاران سال در این منطقه حضور داشته و اگر اجماع ملی برای مقابله با این طرح وجود داشته باشد، دست ایران باز است؛ به شرط آنکه روایتسازیهای جعلی شبکه نفوذ از بین برود.
کاظمی در پایان تأکید کرد: یکی از بزرگترین مشکلات ما در حوزه قفقاز، وجود یک شبکه نفوذ است که با پولهای نفتی جمهوری آذربایجان تجهیز شده و با انگلستان و رژیم صهیونیستی همکاری میکند. تا زمانی که تکلیف این شبکه نفوذ سیساله مشخص نشود، نمیتوانیم جایگاه خود را در قفقاز احیا کنیم و برنامههای ما با هزینههای فراوان اجرا خواهد شد یا موفقیتآمیز نخواهد بود.
منبع: روابط عمومی انجمن همگرایی مواریث تمدن ایرانی







