پنجشنبه , 29 آبان 1404 2025 - 11 - 20 ساعت :
 
آیا اژدهای پکن بر معامله‌گر نیویورکی چیره شده است؟
مقالات

آیا اژدهای پکن بر معامله‌گر نیویورکی چیره شده است؟

مهر ۲۷, ۱۴۰۴ 0

به گزارش مجله خبری نو به نقل از روزنامه واشنگتن پست، آتش‌بس اخیر در غزه، پیروزی مهمی برای دونالد ترامپ و نشان‌دهنده کارآمدی دیپلماسی او بود. ترامپ و تیمش با دیپلماسی فشرده و شخصی، اسرائیل را به توقف حملات و قطر، مصر و ترکیه را به اعمال فشار بر حماس ترغیب کردند. برای ترامپ، امضای توافق در قاهره فراتر از یک موفقیت سیاسی، فرصتی برای نمایش قدرت بود.

در حالی که خاورمیانه پس از آتش‌بس غزه آرام شد، روابط آمریکا و چین در شرق، دچار تنش جدیدی شد. ترامپ در این زمینه، بین تهدید، عقب‌نشینی و سردرگمی نوسان داشته است. او ابتدا تعرفه‌های سنگینی بر کالاهای چینی اعمال کرد و احتمال لغو نشست با شی جین‌پینگ را مطرح کرد. اما پس از عدم واکنش پکن، عقب‌نشینی کرد و در شبکه‌های اجتماعی از تمایل خود برای کمک به چین سخن گفت. مشاوران کاخ سفید اعلام کردند که نشست ترامپ و شی طبق برنامه برگزار خواهد شد.

این الگوی «تهدیدهای پر سروصدا، عقب‌نشینی‌های ناگهانی و بی‌ثباتی» به ویژگی سیاست خارجی ترامپ تبدیل شده است. دیپلماسی شخصی ترامپ در خاورمیانه نتایجی داشته، اما با نبرد طولانی و پیچیده آمریکا با چین هم‌خوان نیست.

دفترچه دیپلماسی ترامپ؛ کارآمد در خاورمیانه، بی‌اثر در برابر چین

تاکتیک‌های ترامپ تنها در محیط‌هایی جواب می‌دهد که آمریکا اهرم‌های فشار مطلق دارد و روابط بین‌المللی بر پایه معاملات فردی شکل می‌گیرد. در خاورمیانه، آمریکا کنترل منابع مالی، تسلیحات، امنیت، فناوری و حق وتو در شورای امنیت را در دست دارد. رهبران منطقه نیز به فشار مستقیم و پاداش‌های معاملاتی واکنش نشان می‌دهند. این شرایط برای ترامپ ایده‌آل است و او می‌تواند با یک تماس تلفنی تهدید کند، تملق بگوید و توافق را به نام خود تمام کند. آتش‌بس اخیر میان حماس و اسرائیل نیز از همین نوع بود.

در مقابل، رقابت آمریکا و چین ماهیتی ساختاری و بلندمدت دارد؛ رقابت بین دو قدرت بزرگ با وابستگی متقابل اقتصادی و فناوری. در این عرصه، غریزه سیاسی ترامپ کارایی خود را از دست می‌دهد و او به جای برنامه‌ریزی، بر بلوف‌زنی و فشار یک‌جانبه تکیه دارد. اما چین به اندازه‌ای قدرتمند است که می‌تواند این بلوف‌ها را بی‌اثر کند.

پس از اعمال تعرفه‌های گسترده تجاری توسط ترامپ، پکن با تعرفه‌های متقابل و محدودیت بر صادرات عناصر کمیاب پاسخ داد. این نشان داد که چین می‌تواند در برابر فشارهای واشنگتن اهرم‌های واقعی به‌کار گیرد. آمریکا نیز ابزارهای قدرتمندی دارد و چین برای طراحی تراشه‌های پیشرفته، فناوری هوافضا و دسترسی به بازارهای غربی به آمریکا و متحدانش وابسته است. با این حال، این وابستگی دوطرفه است و آمریکا نیز بسیاری از مواد و کالاهای حیاتی را از چین وارد می‌کند.

اقتصاد چین

اندازه اقتصاد چین، به ویژه در تولید صنعتی، مزیتی بزرگ برای پکن است. به گفته راش دوشی و کرت ام. کمپبل، آمریکا به تنهایی قادر به تولید همه فناوری‌های حیاتی نیست، اما با متحدانش می‌تواند این ظرفیت را فراهم کند. اقتصاد آمریکا، اروپا، ژاپن و هند بیش از ۵۰ درصد تولید ناخالص جهانی و نیمی از هزینه‌های تحقیق و توسعه جهان را شامل می‌شود. این مجموعه قدرتمند، در صورت هماهنگی، می‌تواند موازنه مؤثری در برابر چین ایجاد کند. تحلیلگران معتقدند که بهترین راهبرد در مواجهه با پکن، «مدیریت ائتلافی» است؛ راهی مبتنی بر سرمایه‌گذاری هماهنگ، همکاری فناورانه و بازدارندگی مشترک میان دموکراسی‌های بزرگ. اما این راهبرد نیازمند صبر استراتژیک، ثبات و اعتماد متقابل بین متحدان است که در سیاست ترامپ کمتر دیده می‌شود.

از هنر معامله تا معماری راهبرد؛ محدودیت‌های دیپلماسی نمایشی ترامپ در برابر چین

کارنامه ترامپ در مدیریت ائتلاف‌ها، که برای رقابت با چین ضروری است، ضعیف است. او با اعمال تعرفه بر کالاهای اروپایی و کانادایی، متحدان آمریکا را از خود دور کرد و همکاری فراآتلانتیکی را تضعیف کرد. ترامپ همچنین روند بازنگری در پیمان آکوس را آغاز کرد که تردیدهایی درباره تعهدات امنیتی آمریکا ایجاد کرد. او بارها مشروعیت ناتو را زیر سؤال برد و سه دهه دیپلماسی آمریکا با هند را متزلزل کرد. اعمال تعرفه‌های سنگین بر واردات از هند، همزمان با تلاش برای نزدیکی به پاکستان، خشم دهلی‌نو را برانگیخت و دستاوردی برای آمریکا نداشت.

رقابت راهبردی با چین نیازمند بازسازی توان ملی از طریق سرمایه‌گذاری در پژوهش، حمایت از صنایع حیاتی و جذب استعدادهای جهانی است. اما عملکرد دولت ترامپ در این زمینه نگران‌کننده بوده است. تا سال ۲۰۲۳، بودجه فدرال تحقیق و توسعه به حدود ۰٫۶ درصد تولید ناخالص داخلی سقوط کرد که تقریباً نصف میانگین دوران جنگ سرد است. ترامپ در سال جاری بودجه پژوهش را کاهش داد و نوآوری ملی را کندتر کرد.

محدودیت‌های ویزا و سیاست‌های مهاجرتی سخت‌گیرانه دولت ترامپ باعث کاهش ۱۹ درصدی ورود دانشجویان بین‌المللی به آمریکا شده است. به جای حمایت از فناوری‌های بومی، سیاست کاخ سفید بر تعرفه‌ها و اقدامات تجاری کوتاه‌مدت متمرکز شده است که موجب افزایش هزینه‌ها و بی‌ثباتی بازارها شده است.

سیاست واشنگتن نسبت به تایوان نمونه‌ای از ضعف رویکرد واکنشی و شخصی ترامپ است. آمریکا با حفظ تعادل، از تایپه حمایت نظامی کرده و از تحریک پکن خودداری کرده است. این موازنه حساس، که بر ثبات راهبردی و پیام‌رسانی دقیق استوار است، در دولت‌های مختلف حفظ شده است. هر تغییر ناگهانی در لحن یا موضع واشنگتن می‌تواند بحران نظامی و دیپلماتیک در تنگه تایوان ایجاد کند.

توافق اخیر ترامپ در خاورمیانه نشان می‌دهد که سبک شخصی او می‌تواند در محیط‌هایی که بر روابط فردی و نابرابری قدرت بنا شده‌اند، دستاوردهایی داشته باشد. اما رقابت با چین متفاوت است و نیازمند صبر، استمرار و هماهنگی بلندمدت است.

رقابت با چین نه فقط یک نبرد اقتصادی یا فناورانه، بلکه آزمونی برای توان راهبردی آمریکا در حفظ رهبری جهانی است. نادیده گرفتن این واقعیت و ادامه سیاست‌های مشابه با کشورهای خلیج فارس، می‌تواند برای واشنگتن پرهزینه باشد. آمریکا در نهایت درخواهد یافت که «هنر معامله» نمی‌تواند جایگزین «معماری راهبرد» شود.

منبع: فرارو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ×