اجباری شدن دوره پیشدبستانی چه پیامدهایی دارد؟
به گزارش وبسایت مجله خبری نو به نقل از وبسایت عصر ایران، روزنامه اطلاعات اشاره کردهاست که بحث اجباری شدن دوره پیشدبستانی در دست بررسی است. طبق این گزارش، وزارت آموزش و پرورش موظف است زیرساختهای لازم را برای این اقدام فراهم کند.
بر اساس پیشنویس ارائهشده، شرکت در دوره پیشدبستانی (معمولاً برای کودکان پنجساله) بهعنوان پیشنیاز ورود به پایه اول ابتدایی در نظر گرفته میشود. با این حال، این طرح با مخالفتهایی در داخل خود وزارت آموزش و پرورش و همچنین در مجلس مواجه شدهاست.
اجباری شدن دوره پیشدبستانی از ۵ سالگی بحثهایی را در بدنه وزارت آموزش و پرورش آغاز کرده است. برخی کارشناسان و نمایندگان مجلس هم نگرانیهایی درباره زیرساختهای ناکافی، کمبود معلمان آموزشدیده، هزینههای مالی بر دوش خانوادهها، بهویژه در مناطق محروم، و همچنین ماهیت آموزشی مناسب برای کودکان پیش از سن دبستان مطرح کردهاند.
برخی معتقدند که جایگاه پیشدبستانی باید «اختیاری و کیفی» باشد، نه «اجباری و کمّی». در نتیجه، هنوز تصمیم نهایی در این باره اتخاذ نشده و طرح در کمیسیونهای تخصصی مجلس، بهویژه کمیسیون آموزش، در حال بررسی و بازنگری است.
اندیشکده دانا، بهصورت تخصصی در حوزه مطالعات و سیاستگذاریهای آموزشی فعالیت میکند، با ارائه یادداشتهای تحلیلی تلاش کردهاست تا به روند تصمیمگیری درست مسئولین کمک کند. در این راستا، خانم دکتر فاطمه راغب، صاحبنظر در سیاستگذاری آموزشی، در یادداشتی به بررسی تصمیم کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس درباره تغییر ساختار و اجباری شدن دوره پیشدبستانی پرداختهاست.
بر اساس این یادداشت، تغییر ساختار دورههای تحصیلی آموزش و پرورش مستلزم خطمشیگذاری با مدل تدریجی، سنجش پیامدها، مشارکت ذینفعان، و انطباق با بسترهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، و فرهنگی است. پیشنهاد میشود دوره پیشدبستانی در قالب دوسطح اختیاری و اجباری (اختیاری در سنین ۴ و ۵ و اجباری در سن ۶ سال) با پوشش گسترده در مناطق محروم، مشروط بر حمایت و محوریت دولت در تدوین خطمشیهای مورد نیاز و اجرای مشارکتی با بخش غیردولتی و نهادهای مردمی توسعه یابد.
در ادامه، خانم دکتر راغب ۸ نکته مهم را در مورد تغییر ساختار دورههای تحصیلی و اجباری شدن پیشدبستانی مطرح کردهاست:
1- خطمشیگذاری تدریجی یا ناگهانی: تغییرات ناگهانی در نظامهایی که با انسان و یادگیری سروکار دارند، معمولاً موفق نیستند. مدل تدریجی در خطمشیگذاری به دولت اجازه میدهد تا تغییرات را به صورت مرحلهای اجرا کرده، بازخورد بگیرد، و خطاها را اصلاح کند.
2- تفکیک مسائل پیشدبستانی و ساختار آموزش و پرورش: گسترش پوشش پیشدبستانی، بهویژه در مناطق محروم، هدفی اجتماعی و تربیتی است و نیازی به تغییر کل ساختار در نظام آموزش و پرورش ندارد.
3- بسترهای اجرای خطمشی: خطمشیها در خلأ شکل نمیگیرند و بسترهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، و فرهنگی در شکلگیری، اجرا، و تداوم آنها مؤثر هستند.
4- سنجش پیامدها و ضرورت سیاستپژوهی: قوانین و خطمشیهای آموزشی پیامدهای مثبت و منفی، خواسته و ناخواسته دارند. بنابراین، پیش از تصویب هر تصمیمی، لازم است مطالعه پیامد بهصورت علمی انجام شود.
5- مشارکت ذینفعان و مشروعیت تصمیم: نظام آموزش و پرورش نظامی انسانیمحور است و بدون مشارکت مجریان و مخاطبان (معلمان، والدین، مدیران مدارس، و کارشناسان) هیچ تصمیمی پایدار نخواهد بود.
6- سن مناسب و ماهیت دوره پیشدبستانی: از منظر روانشناسی رشد، سن مناسب آموزش پیشدبستانی ۴ تا ۶ سالگی است. خوشبختانه با تأسیس سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک، امید میرود که تعهدات دولت بیشتر انجام شود.
7- ماهیت دولتی و غیردولتی دوره پیشدبستانی: دولت باید تضمینکننده کیفیت، عدالت، و دسترسی رایگان پیشدبستانی در مناطق محروم باشد.
8- تعیین مرز وظایف و مسئولیتها: دولت یا مجلس؟ طراحی و اجرای ساختار پیشدبستانی ماهیت اجرایی دارد و باید توسط وزارت آموزش و پرورش و با پشتوانه سیاستپژوهی و کارشناسی دقیق انجام شود.
در پایان، خانم دکتر راغب پیشنهاد میکند که به منظور تعیین مرز اجرا با خطمشیگذاری و قانونگذاری، تغییرات دورههای آموزشی و تغییرات ساختاری متناسب با نیاز ذینفعان بر عهده وزارت آموزش و پرورش باشد.
منبع: وبسایت عصر ایران







