«یک زندگی دستهجمعی»؛ سفری به عمق وجود انسانی در دنیای مدرن
به گزارش مجله خبری نو به نقل از خبرنگار مهر، رمان جدید محمدعلی رکنی با عنوان «یک زندگی دستهجمعی» توسط نشر معارف منتشر شد. این کتاب به بررسی عمیق زندگی امروز و چالشهای آن میپردازد.
داستان این رمان درباره سه جوان است که در ویلایی نزدیک دریا دور هم جمع شدهاند تا اوقات فراغت خود را بگذرانند. اما به تدریج، روزمرگی و سرگرمیهای سطحی آنها را به احساسی عمیق از ناکامی و سردرگمی میکشاند. این مسئله جرقهای برای کشف لایههای پنهان وجود انسانی است.
فرشید، شخصیت اصلی داستان، با تفکرات فلسفی آشنا است و به دنبال یافتن پاسخهایی برای پرسشهای اساسی درباره زمان و ماهیت انسان در جهان است. او با بررسی اندیشهها و تجربیات فلسفی، سعی میکند راه حلی برای بحران هویت و سردرگمی خود پیدا کند. در کنار او، شخصیت دیگری با روحیهای سادهتر به سوی عرفان و مدیتیشن میرود و تجربهای معنوی را از سر میگذراند. اما شخصیت سوم، راهی پیچیدهتر را انتخاب میکند و از خانواده و محل زندگی خود جدا میشود تا با افراد و تجربیات جدیدی روبرو شود.
نویسنده با زبانی شاعرانه، تلخی و شادی، طنز و انتقاد را با هم ترکیب میکند و خواننده را درگیر پرسشهایی درباره هویت، معنا، آزادی و مسئولیت انسانی میسازد. نمادهای ادبی و اسطورهای، به ویژه مفهوم «گنج» که هم معنای مادی و هم معنای عمیق فلسفی دارد، عمق بیشتری به متن میبخشد. این مفهوم نشان میدهد که چگونه کشف معنا و ارتباط با حقیقت میتواند مسیر زندگی انسان را تغییر دهد.
«یک زندگی دستهجمعی» علاوه بر بررسی زندگی شهری و روابط اجتماعی امروز ایران، تصویری واقعی و گاه تلخ از فروپاشی خانوادهها و بحرانهای درونی انسان مدرن ارائه میدهد. نویسنده به خوبی نشان میدهد که چگونه انسان ایرانی امروز در مواجهه با روزمرگی، تنبلی و فشارهای اجتماعی دچار سردرگمی و بحران هویت میشود. او همچنین تأکید میکند که روبرو شدن با حقیقت، طبیعت، معنویت و واسطههای فیض میتواند انسان را به رشد و تعالی برساند.
این رمان با پرداختن به پرسشهای اساسی درباره زندگی جمعی و فردی، رابطه انسان با جهان و ارزش تلاش و خودسازی، خواننده را به تفکر در مورد خود، جامعه و جهان دعوت میکند. «یک زندگی دستهجمعی» تجربهای عمیق و متفاوت از زندگی، عشق، معنا و رشد انسان ارائه میدهد و هر سطر آن با دقت و ظرافت ادبی نوشته شده است.
این رمان آینهای از زندگی معاصر ایرانی است که مخاطبان مختلف را جذب میکند. هر خوانندهای میتواند بخشی از خود را در شخصیتها و تجربههای آن ببیند و مسیر زندگیاش را بازبینی کند. این اثر با هنر خود، باورها، افکار و تصورات ذهنی انسان را به چالش میکشد و او را به تفکر در مورد ارزشها، معنا و روابطش با جهان و دیگران دعوت میکند.
در نهایت، «یک زندگی دستهجمعی» با داستانی جذاب و پرماجرا، نه تنها توجه مخاطب را جلب میکند، بلکه تجربهای فراتر از یک داستان ساده ارائه میدهد که برای سالها در ذهن خواننده باقی خواهد ماند. این رمان فرصتی است برای تأمل در زندگی مدرن و جستجوی معنا در دنیای پیچیده امروز.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
چرا انسان در ابتدا از حیوان هم کمتر است؟ این کارها را لااقل حیوانات غریزی بلدند. چرا همیشه باید یک نفر باشد که به آدم چیزی یاد بدهد؟ گردالو پیام میدهد که امشب ماهی با او درددل کرده است. خیلی بیچارگی در زندگیاش کشیده تا به اینجا رسیده؛ باید یک بار سر فرصت به تو بگوید. نمیفهمم ماهی به کجا رسیده و چرا باید با گردالویی که به درد خودش هم نمیخورد، درددل کند؟
مینو امشب حال همهشان را گرفت، مخصوصاً وقتی به ماهی گفت: «من برای اینکه چیزی را دوست داشته باشم یا بخواهم در آن مسیر حرکت کنم، به آدمهای تهته آن مسئله نگاه میکنم. مثلاً به کسانی که ته این خط هستند نگاه میکنم. چی دارند، به کجا رسیدهاند که من هم دوست داشته باشم به آنها برسم؟» دلم میخواهد بدانم آدم ته خط مینو چه کسی است.
ته خط فرشید، آدمهای لم داده لب سواحل هاوایی هستند، چون با تمام وجود دیدهام آرزو کرده جای آنها باشد. آدم ته خط مامان لابد پیکاسو است. آدم ته خط بابا صد نفری باید باشند، چون هر روز از یک نفر تعریف میکند و فردا از کس دیگری. اما آدم ته خط من هیچکس نیست.
منبع: مهر







