آیا اینترنت،انسانها را بی سوادتر کرده است؟/توهم تخصص از حقوق تا اقتصاد
به گزارش وبسایت مجله خبری نو، تأثیر اینترنت و شبکههای اجتماعی بر پدیده سواد و بیسوادی در دنیای امروز، یک پارادوکس عمیق و چندوجهی را به نمایش میگذارد. این فناوریها دو روی یک سکهاند: از یک سو، ابزاری قدرتمند برای دموکراتیزه کردن دانش و مبارزه با بیسوادی سنتی محسوب میشوند، و از سوی دیگر، منشأ نوع جدیدی از بیسوادی شناختی، سطحینگری و شکاف دیجیتال شدهاند.
اینترنت و فضای مجازی، با ارائه امکاناتی بینظیر، پتانسیل شکستن زنجیرهای بیسوادی سنتی را دارند. نخستین فرصت، دسترسی آسان و انعطافپذیر به منابع آموزشی است. آموزش مجازی و پلتفرمهای آنلاین، به افراد در دورافتادهترین مناطق یا کسانی که محدودیتهای جغرافیایی، زمانی یا جسمی دارند، اجازه میدهند تا بدون نیاز به حضور فیزیکی در کلاس، به یادگیری ادامه دهند.
این ویژگی برای سوادآموزی بزرگسالان یا حفظ جریان آموزش در شرایط بحرانی حیاتی است. ثانیاً، این محیط به دلیل تنوع منابع و شخصیسازی محتوا، تجربه یادگیری را ارتقا میبخشد. کاربران میتوانند از ویدئوهای آموزشی، پادکستها و مقالات متنوع استفاده کنند و محتوا بر اساس سرعت و سبک یادگیری فرد تنظیم میشود. این تنوع و شخصیسازی، انگیزه را افزایش داده و به فهم عمیقتر مطالب کمک میکند.
با این حال، منتقدان نگران تأثیر عمیق اینترنت بر نحوه کارکرد مغز و مهارتهای خواندن و درک عمیق هستند. این نگرانیها در دو محور اصلی مطرح میشوند: کاهش قدرت توجه و تفکر عمیق و شکلگیری بیسوادی جدید.
اولین نگرانی، کاهش قدرت توجه و تفکر عمیق است. ساختار نورونی مغز انسان ثابت نیست و تحت تأثیر ابزارهای ما تغییر میکند. در فضای اینترنت، بهجای شیوه خواندن خطی و متمرکز کتابهای چاپی، الگوی کلیک و پرش ترویج میشود. هایپرلینکها و جریان بیپایان اطلاعات، مغز را به سمت غرق شدن در مجموعهای از متنها سوق داده و به او این عادت را میدهند که توجهی پایدار را صرف هیچ متن واحدی نکند.
در نهایت، باید به جنبههای روانشناختی و فلسفی این تحول نیز توجه کرد. نیاز به خودانضباطی بالا در آموزش آنلاین، یک چالش بزرگ است؛ زیرا فقدان نظارت مستقیم میتواند به کاهش کیفیت یادگیری و تأخیر در انجام وظایف بینجامد. همچنین، کمبود تعامل حضوری، به ویژه برای جوانان، به احساس انزوا و تضعیف مهارتهای اجتماعی منجر میشود.
در بُعد شناختی، پدیدهای به نام «توهم معرفت» مطرح است؛ دسترسی لحظهای به حجم عظیمی از اطلاعات باعث میشود که افراد، دانش خود را بیش از آنچه واقعاً هست، تصور کنند. در حالی که دانش واقعی مستلزم انباشت، پردازش و ارتباطدهی عمیق اطلاعات در ذهن است، این توهم میتواند انگیزۀ لازم برای یادگیری عمیق و انتقادی را از بین ببرد.
در مجموع، اینترنت و شبکههای اجتماعی ابزارهایی با پتانسیل دوگانه هستند: میتوانند ناجی سواد سنتی باشند، به شرطی که کاربران بیاموزند چگونه از آن استفاده کنند. جامعه برای بهرهمندی از مزایای این فناوری و محافظت در برابر معایب آن، باید فراتر از آموزش خواندن و نوشتن، بر روی سواد دیجیتال، سواد رسانهای، و تفکر انتقادی سرمایهگذاری کند.
منبع: وبسایت مهرنیوز







