فرض پایان نفت در بیست سال آینده باورپذیر نیست
به گزارش وبسایت مجله خبری نو، دوازدهمین نشست از سلسله جلسات نقد کتاب مجازی، به همت انجمن ادبی «هزارداستان» و با همکاری انتشارات «کتابستان معرفت» برگزار شد. در این نشست که بهصورت آنلاین و از طریق بستر گوگلمیت برپا شد، کتاب «طغیان» مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
در این نشست، مسعود آذرباد بهعنوان مجری و کارشناس برنامه، توضیحاتی درباره فضای کلی رمان ارائه کرد. او گفت که روایت کتاب در آیندهای نزدیک میگذرد، حدود بیست سال پس از دوران کرونا، یعنی در سالهای ۱۴۱۹ و ۱۴۲۰. در این مقطع، تهران درگیر اپیدمی تازهای با عنوان سیاهزخم است که شمار زیادی از مردم را درگیر کرده و حتی تعدادی از پزشکان نیز به همین شکل مبتلا میشوند.
همزمان در جنوب کشور تحرکات نظامی تازهای در جریان است و از سوی دیگر، اتحادیهای عربی شکل گرفته است. در مقابل، ایران نیز ساختاری کنفدراسیونی پیدا کرده و با تحولات سیاسی و اجتماعی متعددی روبهروست. افزون بر این، کشفی در نزدیکی جزیره بحرین رخ میدهد که همه این خطوط در نهایت پیرنگ اصلی رمان طغیان را شکل میدهند.
محمد فائزیفرد، یکی از منتقدان، به موضوع «جهانسازی» در رمان پرداخت. او گفت که جهانسازی در داستانها به جهانی اشاره دارد که در برخی ویژگیها با جهان واقعی تفاوت دارد. نویسنده باید بتواند این تفاوتها را به گونهای سامان دهد که جهان داستان، دستکم در مدت مطالعه، برای خواننده واقعی و باورپذیر به نظر برسد.
او افزود که در رمان طغیان، ما با جهانی مواجه نیستیم که دچار دگرگونی بنیادین شده باشد، بلکه با امتداد جهان امروز روبهرو هستیم؛ جهانی که بر پایه فرضهایی تازه بنا شده است. یکی از این فرضها، بحران آب است که به مسئلهای مهم و مورد مناقشه میان کشورهای حاشیه خلیج فارس تبدیل شده است.
محمد فائزیفرد همچنین به جنبههای نظامی و تکنولوژیک اثر اشاره کرد. او گفت که در بخش نظامی رمان، پیشرفتها کمتر از حد انتظار است؛ یعنی با وجود آنکه داستان حدود ده تا پانزده سال پس از زمان حال میگذرد، سطح فناوری نظامی به همان میزان رشد نکرده است.
او افزود که در مجموع اثر از نظر باورپذیری نمره قابل قبولی میگیرد. جهان خلقشده در طغیان تا حد زیادی واقعی به نظر میرسد و خواننده میتواند آن را بپذیرد و در فضای آن قدم بزند. این باورپذیری، نتیجه آن است که نویسنده نمیخواهد جهانی کاملاً متفاوت و دور از ذهن بیافریند، بلکه جهان امروز را با اندکی گسترش و پیشفرضهای تازه ادامه داده است.
محمد فائزیفرد همچنین به ساختار روایی و شخصیتپردازی رمان اشاره کرد. او گفت که در این اثر ما با تعدد شخصیتها مواجهیم، اما خوشبختانه این تعدد باعث از بین رفتن انسجام داستان نشده است. با این حال، هستههای مختلفی از شخصیتها در داستان شکل گرفته که هرکدام در مسیر جداگانهای روایت میشوند.
محمدرضا بازدار، یکی دیگر از منتقدان، به نقد تغییرات ژئوپلیتیکی و فرضهای انرژی در رمان طغیان پرداخت. او گفت که نویسنده فرض کرده که تا حدود بیست سال آینده، منابع نفت و گاز منطقه به پایان میرسد و همین مسئله به تغییرات ژئوپلیتیکی گسترده منجر میشود. اما واقعیت این است که چنین پیشبینیای دستکم برای این بازه زمانی ممکن نیست.
او افزود که غرب هنوز در ساختار قدرت منطقه حضوری فعال دارد و قراردادهای دفاعیاش با کشورهایی مانند عربستان، بیشتر برای حفظ حاکمیت این حکومتها در برابر مردم خودشان است. اگر در داستان فرض میشود که غرب منطقه را ترک کرده، باید توضیح داده شود که این خلأ چگونه پر میشود و چه تغییری در ساختار قدرت ایجاد میگردد.
محمدرضا بازدار همچنین به بحران آب بهعنوان یکی از محورهای داستان اشاره کرد. او گفت که بحران آب واقعاً یکی از مسائل مهم منطقه است، اما در واقعیت، بسیاری از مشکلات آن با اصلاح







