» داستان » داستان وزنه 1 کیلویی- داستانی زیبا که درس زندگی می‌آموزد
داستان
داستان

داستان وزنه 1 کیلویی- داستانی زیبا که درس زندگی می‌آموزد

40

داستان
داستان

خلاصه مطالب: زن یک کیلو کره تهیه میکرد و مرد آن را به بقالی میبرد. بقال کره ها را وزن کرد و متوجه شد که هر کره ۹۰۰ گرم است. مرد فقیر از توقف خرید کره انتقاد کرد و گفت که آنها یک کیلو شکر را به عنوان وزنه استفاده میکردند.

 

 به گزارش مجله نو: زن كره 1كیلوی اماده میكرد و مرد ان را به بقالی میبرد بجای ان مایحتاج خود را فراهم میكرد

روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و آنها را وزن کرد . اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود.

او عصبانى شد و به مرد فقیر گفت:دیگر از تو كره نمیخرم كره 900 گرم بود

مرد فقیر سرش را پایین انداخت و گفت:

ما ترازویی نداریم و یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن را به عنوان وزنه قرار مى دادیم …

به این نوشته امتیاز بدهید!

رضا امیری

هر اتفاقی را بهانه ای برای نوشتن ببینید، با هر مسئله ای که برایتان پیش می آید یک نوشته خوب بسازید، خدا همراه شماست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ×