» داستان » داستان پیله ی ابریشم- داستانی ارزشمند و زیبا
داستان
داستان

داستان پیله ی ابریشم- داستانی ارزشمند و زیبا

20

داستان
داستان

خلاصه مطالب: پروانه ابریشم که از سوراخ پیله خارج شد، به دلیل کمک بیش از حد، نتوانست پرواز کند و همیشه روی زمین بخزد. این داستان نشان می دهد که گاهی اوقات تقلا و مشکلات در زندگی می تواند به ما کمک کند تا قوی تر شویم و بهتر پیش برویم.

به گزارش مجله نو: پیله ی ابریشم:
شخصی تلاش پروانه برای بیرون آمدن از سوراخ کوچک پیله را تماشا می کرد. ناگهان تقلای پروانه متوقف شد و به نظر رسید که خسته شده و دیگر نمی تواند به تلاشش ادامه دهد. آن شخص مصمم شد به پروانه کمک کند و با برش قیچی سوراخ پیله را گشاد کرد. پروانه به راحتی از پیله خارج شد اما جثه اش ضعیف و بال هایش چروکیده بودند. آن شخص به تماشای پروانه ادامه داد. او انتظار داشت پر پروانه گسترده و مستحکم شود و از جثه او محافظت کند اما چنین نشد. در واقع پروانه ناچار شد همه عمر را روی زمین بخزد. و هرگز نتوانست با بال هایش پرواز کند. آن شخص مهربان نفهمید که محدودیت پیله و تقلا برای خارج شدن از سوراخ ریز آن را خدا برای پروانه قرار داده بود تا به آن وسیله مایعی از بدنش ترشح شود و پس از خروج از پیله به او امکان پرواز دهد.

نتیجه ی اخلاقی : گاهی اوقات در زندگی فقط به تقلا نیاز داریم. اگر خداوند مقرر می کرد بدون هیچ مشکلی زندگی کنیم فلج می شدیم. به اندازه کافی قوی نمی شدیم و هر گز نمی توانستیم پرواز کنیم.

به این نوشته امتیاز بدهید!

رضا امیری

هر اتفاقی را بهانه ای برای نوشتن ببینید، با هر مسئله ای که برایتان پیش می آید یک نوشته خوب بسازید، خدا همراه شماست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ×