» داستان » داستان سخنرانی چرچیل- عالی ترین و تاثیرگذار ترین داستان
داستان
داستان

داستان سخنرانی چرچیل- عالی ترین و تاثیرگذار ترین داستان

50

داستان
داستان

خلاصه مطالب: چرچیل سوار تاکسی شده بود و به دفتر BBC می‌رفت. راننده تاکسی علاقه‌مند به سخنرانی چرچیل بود و او را از گوش دادن به آن منع نداد. چرچیل از این علاقه خوشحال شد و به راننده یک اسکناس ده پوندی داد. راننده از خوشحالی به اندازه اسکناس، حاضر بود تا فردا منتظر بماند.

به گزارش مجله نو: سخنرانی چرچیل:
چرچيل (نخست وزير اسبق بريتانيا) روزي سوار تاکسي شده بود و به دفتر BBC براي مصاحبه مي‌رفت.
هنگامي که به آن جا رسيد به راننده گفت : آقا لطفاً نيم ساعت صبر کنيد تا من برگردم.

راننده گفت: نه آقا ! من مي خواهم سريعاً به خانه بروم تا سخنراني چرچيل را از راديو گوش دهم.

چرچيل از علاقه‌ ي اين فرد به خودش خوشحال و ذوق ‌زده شد و يک اسکناس ده پوندي به او داد.

راننده با ديدن اسکناس گفت: گور باباي چرچيل ! اگر بخواهيد، تا فردا هم اين‌جا منتظر مي ‌مانم !

به این نوشته امتیاز بدهید!

رضا امیری

هر اتفاقی را بهانه ای برای نوشتن ببینید، با هر مسئله ای که برایتان پیش می آید یک نوشته خوب بسازید، خدا همراه شماست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ×